گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
دانشنامه قران و حدیث
جلد چهارم
ج - وظایف خاصّ زن



1 . پذیرفتن مدیریت شوهر بر خانواده

نمی دهد ، دیّوث و بی غیرت نامیده شده است : أیُّما رَجُلٍ رَضِیَ بِتَزَیُّنِ امرَأَتِهِ وَ تَخرُجُ مِن بابِ دارِها ، فَهُو دَیّوثٌ ، وَ لا یَأثَمُ مَن یُسَمّیهِ دَیّوثا . وَ المَرأَهُ إذا خَرَجَت مِن بابِ دارِها مُتَزَیِّنَهً مُتَعَطِّرَهً وَ الزَّوجُ بِذاکَ راضٍ ، بُنِیَ لِزَوجِها بِکُلِّ قَدَمٍ بَیتٌ فِی النّارِ . (1) هر مردی که راضی است همسرش خود را بیاراید و از خانه بیرون برود ، آن مرد ، دیّوث است ، و هر که او را دیّوث بنامد ، گناه نکرده است . هر گاه زن ، آرایش کنان و عطرزنان ، از خانه اش خارج شود و شوهرش به این کارِ او راضی باشد ، به ازای هر قدمی که بر می دارد ، برای شوهر او ، خانه ای در جهنّم بنا می شود . البتّه غیرت ورزی نابه جا و محدود کردن بی جهت زن ، نه تنها پسندیده نیست ، بلکه چنان که خواهیم گفت یکی از عوامل فروپاشی خانواده است . (2)

ج وظایف خاصّ زندر برابر همه وظایفی که برای اداره خانواده به عهده مرد است ، مهم ترین وظایف اختصاصی زن ، عبارت اند از :

1 . پذیرفتن مدیریت شوهر بر خانوادهخانواده ، یک واحد کوچک اجتماعی است و اداره آن ، مانند یک اجتماع بزرگ نیازمند مدیریت و رهبری واحد است ؛ زیرا مدیریت جمعی ای که زن و مرد در آن مشترک باشند ، بی معناست . از این رو ، یکی از مرد یا زن باید مدیر و دیگری معاون و تحت نظارت او باشد . قرآن در این جا تصریح می کند که مدیریت خانواده ، به عهده مرد است :

.

1- .ر . ک : همین دانش نامه : ج 3 ص 480 ح 373 .
2- .ر . ک : ص 127 (خانواده / فصل سوم / غیرت ورزی نابه جا) .

ص: 102

«الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَی النِّسَآءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَی بَعْضٍ وَبِمَآ أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ . (1) مردان ، سرپرست زنان اند ، به دلیل آن که خداوند [از نظر اجتماعی] بعضی از آنان (انسان ها) را بر بعضی دیگر برتری بخشیده است ، و [نیز] از آن روی که از اموال خویش [برای زنان] هزینه می کنند» . بی تردید ، منظور از این سخن ، اجازه دادن به مرد در جهت خودکامگی و تضییع حقوق زن نیست ؛ بلکه قرآن در عین حالی که از نظر مدیریتی ، مرد را بر زن ترجیح داده ، بر حقوق متقابل زن نیز تأکید می نماید و می فرماید : «وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِی عَلَیْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَلِلرِّجَالِ عَلَیْهِنَّ دَرَجَهٌ . (2) و برای زنان بر عهده مردان ، حقوقی شایسته است ، مانند حقوقی که [برای مردان ]بر عهده آنهاست و مردان بر آنها [از نظر ریاست خانوادگی] برتری دارند» . این سخن ، بدین معناست که همان طور که حقوقی برای مرد وضع شده که زن باید آن را رعایت کند ، زن نیز حقوق مختلفی بر مرد دارد که رعایت آن بر مرد ، لازم است . به تعبیر دیگر ، وظیفه ، از حق جدا نیست . به همان اندازه که زنان ، وظایفی در برابر شوهر دارند ، حقوقی نیز برای آنان مقرّر گردیده که از تساوی این حقوق با آن وظایف ، عدالت در باره آنان اجرا می گردد . بر این پایه ، از نگاه قرآن ، تفاوت جسمی و روحی مرد و زن از یک سو و وجوب نفقه زن بر مرد از سوی دیگر ، زمینه ساز اعطای حقّ مدیریت خانواده به مرد ، و وجوب اطاعت زن از مرد در اداره امور خانوادگی است . البتّه باید توجّه

.

1- .نساء : آیه 34 .
2- .بقره : آیه 228 .

ص: 103



2 . امانتداری در غیاب شوهر

داشت که بی تردید ، ریاست مرد بر زن ، مطلق و نامحدود نیست ؛ بلکه محدود به مقرّرات شرعی و اخلاقی و مقیّد به رعایت حقوق متقابل زن و وظایف مشترکی است که هر یک از مرد و زن در تحکیم بنیاد خانواده به عهده دارند . گفتنی است که رعایت حقّ ریاست شوهر ، آن قدر اهمّیت دارد که بر پایه شماری از احادیث ، یکی از عوامل بهشتی شدن زن شمرده شده است . (1)

2 . امانتداری در غیاب شوهردومین وظیفه مهمّ زن ، این است که در غیاب شوهر ، از هر جهت امانتدار باشد . قرآن کریم ، بانوان شایسته را چنین توصیف می فرماید : «فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَیْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ . (2) پس زنان شایسته ، فرمان بردارند [و] به پاس آنچه خدا [برای آنان] حفظ کرده ، اسرار [شوهرانِ خود] را حفظ می کنند» . این سخن ، در ادامه آیه قبل ، و اشاره به دومین وظیفه اختصاصی زن در زندگی خانوادگی است ، و ضمن تأکید بر این که بانوان صالح و شایسته ، علاوه بر این که ریاستِ شوهر را در اداره امور زندگی می پذیرند و در برابر نظام خانواده تمکین می نمایند ، نه تنها در حضور شوهر ، بلکه در غیاب او نیز از هر جهت ، امانتدار عفّت خود و اسرار و اموال خانوادگی هستند و در برابر حقوقی که خداوند متعال برای آنها مقرّر داشته ، وظایف خود را به خوبی انجام می دهند و مرتکب خیانت نمی شوند ، چنان که در حدیثی از پیامبر صلی الله علیه و آله آمده است : لِلرَّجُلِ عَلَی المَرأهِ أن تَلزَمَ بَیتَهُ ، وَ تَوَدَّدَهُ وَ تُحِبَّهُ وَ تُشفِقَهُ ، وَ تَجتَنِبَ سَخَطَهُ وَ تَتَّبِعَ مَرضاتَهُ ، وَ توفی بِعَهدِهِ وَ وَعدِهِ ، وتَتَّقی صَولاتِهِ ، وَ لا تُشرِکَ مَعَهُ أحَدا فی

.

1- .ر . ک : همین دانش نامه : ج 3 ص 521 (خانواده / فصل دوم / پاداش فرمان برداری زن از شوهر) .
2- .نساء : آیه 34 .

ص: 104



د - نقش دعا در تحکیم خانواده

أولادِهِ ، وَ لا تُهینَهُ وَ لا تُشقِیَهُ ، وَ لا تَخونَهُ . (1) مرد را بر همسرش ، این حق است که در خانه اش بنشیند و به او محبّت و عشق و شفقت بورزد ، از به خشم آوردن او دوری کند و در پیِ به دست آوردن خشنودی او باشد ، به عهد و وعده اش با او وفا کند ، از عصبانیت او بپرهیزد ، کسی را در فرزندانش با وی شریک نگردانَد ، به او اهانت نکند و رَنجَش ندهد ، و در حضور او ، و نیز در اموالش به او خیانت نکند .

د نقش دعا در تحکیم خانوادهو آخرین سخن ، این که دعا نیز در تقویت محبّت ، قداست و تحکیم خانواده ، نقش ویژه ای دارد . با عنایت به این که دعا در اسلام ، در کنار مسئولیت است ، نه در برابر آن ، استمداد از خداوند متعال در جهت برخورداری از یک زندگی سالم و صمیمی، علاوه بر این که اعضای خانواده را متوجّه مسئولیت های مشترک و اختصاصی خود برای رسیدن به این هدف می نماید ، آثار و برکات فراوانی برای آنان به همراه دارد. از این رو ، پیامبران و پیشوایان دین ، نخستین کسانی بوده اند که هماره ، صلاح و سامان خانواده خود را از خداوند متعال خواسته اند و به پیروان خود آموخته اند که برای برخورداری از زندگی شایسته ، در کنار مسئولیت هایی که در این زمینه دارند ، نیازمند به دعا نیز هستند . آنچه در این فصل آمد ، اشاره ای به نقش مثبت دعا در زندگی خانوادگی بود . افزون بر این ، ره نمودهای عملیِ ارزنده ای نیز در شماری از دعاهایی که در این

.

1- .ر . ک : همین دانش نامه : ج 3 ص 516 ح 441 .

ص: 105

فصل آمده ، دیده می شود . (1) آخرین نکته ، این که همچنان که دعای اعضای خانواده برای یکدیگر در تحکیم این نهاد ، مفید و مؤثّر است ، نفرین آنها نیز آثار زیانباری به دنبال خواهد داشت ، بویژه نفرین والدین در حقّ فرزند که در شماری از احادیث ، از آن ، نهی شده است . (2)

.

1- .ر . ک : ص 51 (خانواده / فصل دوم : عوامل تحکیم خانواده / دعا کردن) .
2- .ر . ک : ص 73 (خانواده / فصل دوم / نهی از نفرین کردن فرزندان) .

ص: 106

الفصل الثالث : عوامل تدمیر الاُسره3 / 1آفات الاُسره العامّه3 / 1 1الإِکراهُ وتَرکُ الاِستِیمارِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :یَعمَدُ أحَدُکُم إلَی ابنَتِهِ فَیُزَوِّجُهَا القَبیحَ الذَّمیمَ ! ! إنَّهُنَّ یُرِدنَ ما تُریدونَ. (1)

کنز العمّال عن جابر :جاءَ رَجُلٌ إلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله فَقالَ : یا رَسولَ اللّهِ ، عِندَنا یَتیمَهٌ خَطَبَها رَجُلانِ ؛ موسِرٌ ومُعسِرٌ ، وهِیَ تَهوَی المُعسِرَ ونَحنُ نَهوَی الموسِرَ ! فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : لَم یُرَ لِلمُتَحابَّینِ مِثلُ النِّکاحِ . (2)

الکافی عن ابن أبی یعفور عن الإمام الصادق علیه السلام ، قالَ :قُلتُ لَهُ : إنّی اُریدُ أن أتَزَوَّجَ امرَأَهً وإنَّ أبَوَیَّ أرادا غَیرَها . قالَ : تَزَوَّجِ الَّتی هَوَیتَ ، ودَعِ الَّتی یَهوی أبَواکَ . (3)

.

1- .حلیه الأولیاء : ج 7 ص 140 ، الفردوس : ج 5 ص 516 ح 8938 کلاهما عن الزبیر بن العوّام ، کنز العمّال : ج 16 ص 454 ح 45401 .
2- .کنز العمّال : ج 16 ص 489 ح 45597 نقلاً عن ابن النجار .
3- .الکافی : ج 5 ص 401 ح 1 ، تهذیب الأحکام : ج 7 ص 392 ح 1568 ، مکارم الأخلاق : ج 1 ص 506 ح 1754 ، وسائل الشیعه : ج 14 ص 220 ح 1 .

ص: 107



فصل سوم : آسیب های تحکیم خانواده

3 / 1 آسیب های کلی خانواده

3 / 1 - 1 اجبار کردن و نظرخواهی نکردن

فصل سوم : آسیب های تحکیم خانواده3 / 1آسیب های کلّی خانواده3 / 1 1اجبار کردن و نظرخواهی نکردنپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بعضی از شما ، دخترانشان را [ به زور ] به ازدواج فردی زشت و بدقیافه در می آورند ! آن دخترها هم مانند شما دل دارند .

کنز العُمّال به نقل از جابر :مردی ، نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت : ای پیامبر خدا ! دختر یتیمی پیشِ ماست که دو مرد ، از او خواستگاری کرده اند : یکی توانگر و دیگری تنگ دست . او آن تنگ دست را می خواهد و ما به توانگر ، تمایل داریم ! پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود : «برای دو دلداده ، چیزی (تسکینی) همانند ازدواج ، دیده نشده است» .

الکافی به نقل از ابن ابی یَعفور :به امام صادق علیه السلام گفتم : می خواهم با زنی ازدواج کنم ؛ ولی پدر و مادرم ، کس دیگری را می خواهند . امام علیه السلام فرمود : «با کسی ازدواج کن که می خواهی ، و آن شخصی را که پدر و مادرت می خواهند ، رها کن» .

.


ص: 108

مسند ابن حنبل عن ابن إسحاق :حَدَّثَنی حَجّاجُ بنُ السّائِبِ بنِ أبی لُبابَهَ بنِ عَبدِ المُنذِرِ الأَنصارِیُّ أنَّ جَدَّتَهُ اُمَّ السّائِبِ خُناسَ ابنَهَ خِذامِ بنِ خالِدٍ کانَت عِندَ رَجُلٍ قَبلَ أبی لُبابَهَ ، تَأَیَّمَت (1) مِنهُ ، فَزَوَّجَها أبوها خِذامُ بنُ خالِدٍ رَجُلاً مِن بَنی عَمرِو بنِ عَوفِ بنِ الخَزرَجِ ، فَأَبَت إلّا أن تَحُطَّ إلی أبی لُبابَهَ ، وأبی أبوها إلّا أن یُلزِمَهَا العَوفِیَّ ، حَتَّی ارتَفَعَ أمرُها إلی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله . فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : هِیَ أولی بِأَمرِها ، فَأَلحِقها بِهَواها . (2)

سنن أبی داود عن ابن عبّاس :إنَّ جارِیَهً [بِکرا] أتَتِ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله فَذَکَرَت أنَّ أباها زَوَّجَها وهِیَ کارِهَهٌ ، فَخَیَّرَهَا النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله . (3)

سنن ابن ماجه عن عبد الرحمن بن یزید ومجمّع بن یزید الأنصاریّین :إنَّ رَجُلاً مِنهُم یُدعی خِذاما أنکَحَ ابنَهً لَهُ فَکَرِهَت نِکاحَ أبیها ، فَأَتَت رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَذَکَرَت لَهُ ، فَرَدَّ عَلَیها نِکاحَ أبیها ، فَنَکَحَت أبا لُبابَهَ بنَ عَبدِ المُنذِرِ . (4)

مسند ابن حنبل عن إبراهیم بن صالح :إنَّ عَبدَ اللّهِ بنَ عُمَرَ قالَ لِعُمرَ بنِ الخَطّابِ : اُخطُب عَلَیَّ ابنَهَ صالِحٍ ، فَقالَ : إنَّ لَهُ یَتامی ، ولَم یَکُن لِیُؤثِرَنا عَلَیهِم ، فَانطَلَقَ عَبدُ اللّهِ إلی عَمِّهِ زَیدِ بنِ الخَطّابِ لِیَخطُبَ ، فَانطَلَقَ زَیدٌ إلی صالِحٍ ، فَقالَ : إنَّ عَبدَ اللّهِ بنَ عُمَرَ أرسَلَنی إلَیکَ یَخطُبُ ابنَتَکَ ، فَقالَ : لی یَتامی ، ولَم أکُن لِاُترِبَ لَحمی وأرفَعَ لَحمَکُم ، اُشهِدُکُم أنّی قَد أنکَحتُها فُلانا . وکانَ هَوی اُمِّها إلی عَبدِ اللّهِ بنِ عُمَرَ ، فَأَتَت رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَقالَت : یا نَبِیَّ اللّهِ ، خَطَبَ عَبدُ اللّهِ بنُ عُمَرَ ابنَتی ، فَأَنکَحَها أبوها یَتیما فی حِجرِهِ ولَم یُؤامِرها (5) . فَأَرسَلَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إلی صالِحٍ ، فَقالَ : أنکَحتَ ابنَتَکَ ولَم تُؤامِرها ؟ فَقالَ : نَعَم ، فَقالَ : «أشیروا عَلَی النِّساءِ فی أنفُسِهِنِّ» وهِیَ بِکرٌ . فَقالَ صالِحٌ : فَإِنَّما فَعَلتُ هذا لِما یُصدِقُها ابنُ عُمَرَ ، فَإِنَّ لَهُ فی مالی مِثلَ ما أعطاها (6) . (7)

.

1- .آمَت : أی صارت أیّما لازوج لها (النهایه : ج 1 ص 85 «أیم») .
2- .مسند ابن حنبل : ج 10 ص 238 ح 26853 وراجع : سنن الدارقطنی : ج 3 ص 231 ح 42 .
3- .سنن أبی داود : ج 2 ص 232 ح 2096 ، سنن ابن ماجه : ج 1 ص 603 ح 1875 ، مسند ابن حنبل : ج 1 ص 586 ح 2469 ، السنن الکبری : ج 7 ص 189 ح 13669 .
4- .سنن ابن ماجه : ج 1 ص 602 ح 1873 ، مسند ابن حنبل : ج 10 ص 238 ح 26852 ، سنن الدارمی : ج 2 ص 577 ح 2112 ، السنن الکبری : ج 7 ص 193 ح 13684 .
5- .آمِروا النِساءَ : أی شاوروهنّ فی تزویجهنّ (النهایه : ج 1 ص 66 «أمِرَ») .
6- .فی تاریخ دمشق : «فقال : فإنّ لها فی مالی» بدل «فإنّ له فی مالی» .
7- .مسند ابن حنبل : ج 2 ص 414 ح 5724 ، تاریخ دمشق : ج 62 ص 182 ح 12764 .

ص: 109

مسند ابن حنبل به نقل از ابن اسحاق :حَجّاج بن سائب بن ابی لُبابه بن عبد المُنذر انصاری ، برایم نقل کرد که مادربزرگش ، اُمّ سائب خُناس ، دختر خِذام بن خالِد ، قبل از آن که زن ابو لبابه باشد ، همسر مرد دیگری بود و بیوه شد . پدرش خذام بن خالد ، می خواست که او را به ازدواج مردی از بنی عمرو بن عَوف بن خَزرَج در آورد ؛ امّا خُناس ، حاضر نشد که زن کسی غیر از ابو لبابه شود ؛ ولی پدرش اصرار داشت که باید زنِ آن مرد عوفی شود . مرافعه را نزد پیامبر خدا صلی الله علیه و آله مطرح کردند . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود : «او به کارِ خود ، سزاوارتر است . پس او را به ازدواج کسی در آور که دلش می خواهد» .

سنن أبی داوود به نقل از ابن عبّاس :دختری [ باکِره ] نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت که پدرش می خواهد او را بر خلاف میلش ، شوهر دهد . پیامبر صلی الله علیه و آله حقّ انتخاب را به او (دختر) داد .

سنن ابن ماجه به نقل از عبد الرحمان بن یزید و مجمّع بن یزید انصاری :مردی از ایشان (انصار) به نام خُذام ، دخترش را شوهر داد ؛ امّا دخترش به این ازدواج ، راضی نبود . از این رو نزد پیامبر خدا صلی الله علیه و آله رفت و ماجرا را به ایشان گفت . پیامبر صلی الله علیه و آله تزویج پدرش را مردود شمرد و آن دختر ، با ابو لبابه بن عبد المُنذر ، ازدواج کرد .

مسند ابن حنبل به نقل از ابراهیم بن صالح :عبد اللّه بن عمر ، به [پدرش] عمر بن خطّاب گفت : دختر صالح را برایم خواستگاری کن . عمر گفت : صالح ، چند [ برادرزاده ] یتیم دارد ، و ما را بر آنان ترجیح نمی دهد . عبد اللّه ، نزد عمویش زید بن خطّاب رفت تا او برایش به خواستگاری برود . زید ، نزد صالح رفت و گفت : عبد اللّه بن عمر ، مرا برای خواستگاری دخترت نزد تو فرستاده است . صالح گفت : من چند یتیم دارم [که تحت سرپرستی من اند] و حاضر نیستم که گوشت خودم را زمین بیندازم و گوشت شما را بردارم . شما را گواه می گیرم که من ، او را به ازدواج فلانی [از برادرزادگانم] در آوردم . مادر آن دختر که به [ازدواج دخترش با] عبد اللّه بن عمر راضی بود نزد پیامبر خدا صلی الله علیه و آله آمد و گفت : ای پیامبر خدا ! عبد اللّه بن عمر ، خواستگار دختر من است ؛ ولی پدرش ، بدون آن که نظر او را بخواهد ، وی را به همسریِ یتیمی که تحت سرپرستی اش است ، در آورده است . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در پی صالح فرستاد و به او فرمود : «دخترت را بدون نظر خواستن از خود او ، شوهر داده ای؟» . گفت : آری . فرمود : «از زنان ، در باره خودشان نظرخواهی کنید . او باکره است» . صالح گفت : من این کار را به خاطر [کم بودن] مهریه ای که ابن عمر به او می دهد ، انجام دادم . به اندازه ای که او به دخترم می دهد ، از اموال خودم برای برادرزاده ام گذاشته ام . (1)

.

1- .در تاریخ دمشق ، به جای ، «فانّ له فی مالی» آمده است : «فقال : فانّ لها فی مالی» یعنی صالح گفت : به اندازه ای که آن یتیم ، مهریه اش کرده ، من از اموالم بر آن مهریّه می افزایم .

ص: 110

اُسد الغابه عن عبد الرحمن بن یزید :إنَّ وَدیعَهً أنکَحَ ابنَتَهُ ، فَجاءَت إلی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَقالَت : یا رسولَ اللّهِ ، إنَّ أبی أنکَحَنی رَجُلاً لَم یُوافِقنی . فَأَرسَلَ إلی أبیها فَذَکَرَ ذلِکَ لَهُ ، فَقالَ لَهُ : أنکَحتُها بِابنِ عَمٍّ لَها کُفؤٍ ورَجُلِ صِدقٍ ، فَقالَ : اِستَأمَرتَها ؟ لَ : لا . قالَ : فَرَدَّ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله ذلِکَ النِّکاحَ ولَم یُجِزهُ . (1)

الإمام علیّ علیه السلام :لا یُنکِح أحَدُکُمُ ابنَتَهُ حَتّی یَستَأمِرَها فی نَفسِها ، فَهِیَ أعلَمُ بِنَفسِها ، فَإِن سَکَتَت أو بَکَت أو ضَحِکَت فَقَد أذِنَت ، وإن أبَت لَم یُزَوِّجها . (2)

مسند ابن حنبل عن سهل بن أبی حثمه :کانَت حَبیبَهُ ابنهُ سَهلٍ تَحتَ ثابِتِ بنِ قَیسِ بنِ شَمّاسٍ الأَنصارِیِّ فَکَرِهَتهُ ، وکان رَجُلاً دَمیما ، فَجاءَت إلَی نَّبِیِّ صلی الله علیه و آله ، فَقالَت : یا رَسولَ اللّهِ ، إنّی لَأَراهُ ، فَلَولا مَخافَهَ اللّهِ عز و جل لَبَزَقتُ فی وَجهِهِ . فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : أتَرُدّینَ عَلَیهِ حَدیقَتَهُ الَّتی أصدَقَکِ ؟ قالَت : نَعَم ، فَأَرسَلَ إلَیهِ فَرَدَّت عَلَیهِ حَدیقَتَهُ وفَرَّقَ بَینَهُما . قالَ : فَکانَ ذلِکَ أوَّلَ خُلعٍ کانَ فِی الإِسلامِ . (3)

.

1- .اُسد الغابه : ج 5 ص 413 الرقم 5456 .
2- .دعائم الإسلام : ج 2 ص 218 ح 810 .
3- .مسند ابن حنبل : ج 5 ص 446 ح 16095 ، سنن ابن ماجه : ج 1 ص 663 ح 2057 عن عمرو بن شعیب عن أبیه عن جدّه ، المصنّف لعبد الرزّاق : ج 6 ص 483 ح 11759 عن عکرمه وکلاهما نحوه ، المعجم الکبیر : ج 6 ص 103 ح 5637 ، اُسد الغابه : ج 7 ص 63 الرقم 6837 ، کنز العمّال : ج 6 ص 185 ح 15280 ؛ مجمع البیان : ج 2 ص 577 نحوه .

ص: 111

اُسْد الغابه به نقل از عبد الرحمان بن یزید :ودیعه ، دخترش را شوهر داد ؛ امّا دختر او نزد پیامبر خدا صلی الله علیه و آله آمد و گفت : ای پیامبر خدا! پدرم ، مرا به ازدواج مردی در آورده است که رضایت ندارم . پیامبر صلی الله علیه و آله در پیِ پدرش فرستاد و موضوع را به او گفت . ودیعه گفت : من او را به پسر عمویش داده ام که هم همسنگ اوست و هم مرد درستکاری است . پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : «آیا نظر خود او (دختر) را پرسیده ای ؟» . گفت : نه! پس پیامبر خدا صلی الله علیه و آله آن ازدواج را مردود شمرد و اجازه آن را نداد .

امام علی علیه السلام :کسی از شما ، نباید دخترش را شوهر بدهد تا این که نظر او را در باره خودش جویا شود ؛ چرا که او خواسته خودش را بهتر می داند . پس اگر سکوت کرد یا گریست یا خندید ، در واقع ، رضایت داده است ، و اگر رضایت نداد ، نباید او را به ازدواج [آن فرد ]در آورد .

مسند ابن حنبل به نقل از سهل بن ابی حثمه :حبیبه دختر سهل ، همسر ثابت بن قیس بن شمّاس انصاری بود ؛ ولی از او خوشش نمی آمد ؛ چون ثابت ، مردی بدچهره بود . او نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت : ای پیامبر خدا ! وقتی چشمم به او می افتد ، اگر ترس از خداوند عز و جلنبود ، در صورتش تُف می انداختم . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود : «آیا باغی را که مَهر تو کرده است ، به او بر می گردانی؟» . حبیبه گفت : آری . پس پیامبر صلی الله علیه و آله در پیِ شوهرش فرستاد و حبیبه ، باغش را به او بر گرداند ، و پیامبر صلی الله علیه و آله ، آن دو را از هم جدا کرد . این ، نخستین طلاق خُلعی بود که در اسلام ، رخ داد .

.


ص: 112

تفسیر الطبری عن ابن عبّاس :إنَّ أوَّلَ خُلعٍ کانَ فِی الإِسلامِ اُختُ عَبدِ اللّهِ بنِ اُبَیٍّ ، أنَّها أتَت رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَقالَت : یا رَسولَ اللّهِ لا یَجمَعُ رَأسی ورَأسَهُ شَیءٌ أبَدا ، إنّی رَفَعتُ جانِبَ الخِباءِ فَرَأَیتُهُ أقبَلَ فی عِدَّهٍ ، فَإِذا هُوَ أشَدُّهُم سَوادا ، وأقصَرُهُم قامَهً ، وأقبَحَهُم وَجها ! قالَ زَوجُها : یا رَسولَ اللّهِ ، إنّی أعطَیتُها أفضَلَ ما لی حَدیقَهً ، فَلتَردُد عَلَیَّ حَدیقَتی . قالَ : ما تَقولینَ ؟ قالَت : نَعَم ، وإن شاءَ زِدتُهُ . قالَ : فَفَرَّقَ بَینَهُما . (1)

3 / 1 2المُغالاهُ فِی المَهرِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :تَیاسَروا فِی الصَّداقِ ، إنَّ الرَّجُلَ یُعطِی المَرأَهَ حَتّی یَبقی ذلِکَ فی نَفسِهِ عَلَیها حَسیکَهً (2) . (3)

الإمام علیّ علیه السلام :لا تُغالوا بِمُهورِ النِّساءِ ، فَتَکونَ عَداوَهً . (4)

.

1- .تفسیر الطبری : ج 2 الجزء 2 ص 461 ، تفسیر ابن کثیر : ج 1 ص 403 ، تفسیر القرطبی : ج 3 ص 139 ؛ عوالی اللآلی : ج 2 ص 144 ح 404 نحوه .
2- .حَسیکَهٌ : أی عَداوَهٌ وحِقدٌ (النهایه : ج 1 ص 386 «حسک») .
3- .المصنّف لعبد الرزّاق : ج 6 ص 174 ح 10398 عن ابن أبی الحسین ، النهایه فی غریب الحدیث : ج 1 ص 386 ، کنز العمّال : ج 16 ص 324 ح 44731 .
4- .مکارم الأخلاق : ج 1 ص 506 ح 1753 ، مسند زید : ص 303 عن الإمام زین العابدین عن أبیه عن جدّه علیهم السلام ، دعائم الإسلام : ج 2 ص 221 ح 826 ، بحار الأنوار : ج 103 ص 351 ح 22 .

ص: 113



3 / 1 - 2 زیاده روی در مَهریه

تفسیر الطبری به نقل از ابن عبّاس :اوّلین طلاق خُلعی که در اسلام به وقوع پیوست ، طلاق خواهر عبد اللّه بن اُبَی بود . او نزد پیامبر خدا صلی الله علیه و آله آمد و گفت : ای پیامبر خدا ! هیچ چیز هرگز نمی تواند سَر من و او را [ در یک بالین ، ]جمع کند . من ، گوشه خیمه را بالا زدم و دیدم که او با عدّه ای می آید و از همه آنها سیاه تر و قدکوتاه تر و زشت روتر است ! شوهرش گفت : ای پیامبر خدا ! بهترین باغم را به او داده ام . پس باغم را به من بر گردانَد . پیامبر صلی الله علیه و آله به همسر او فرمود : «چه می گویی؟» . زن گفت : باشد! اگر بخواهد ، بیشتر هم به او می دهم . پس پیامبر صلی الله علیه و آله آنها را از هم جدا کرد .

3 / 1 2زیاده روی در مَهریهپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :در مهریه ، آسان بگیرید ؛ زیرا مرد ، با این که آن را به زن می پردازد ، امّا به خاطر آن ، کینه ای نسبت به زن ، در دلش می مانَد .

امام علی علیه السلام :در مهریه های زنان ، زیاده روی نکنید ؛ چون مایه دشمنی می شود .

.


ص: 114

3 / 1 3تَزویجُ الصِّغارِالکافی عن هشام بن الحکم عن الإمام الصادق أو الإمام الکاظم علیهماالسلام ، قال :قیلَ لَهُ : إنّا نُزَوِّجُ صِبیانَنا وهُم صِغارٌ . قالَ : فَقالَ : إذا زُوِّجوا وهُم صِغارٌ لَم یَکادوا یَتَأَلَّفوا . (1)

3 / 1 4التَّزویجُ عَلَی القَرابَهِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :لا تُزَوَّجُوا النِّساءَ عَلی قَراباتِهِنَّ ، فَإِنَّهُ یَکونُ مِن ذلِکَ القَطیعَهُ . (2)

راجع : وسائل الشیعه : ج 20 ص 487 (باب عدم جواز تزویج بنت الأخ علی عمتها وبنت الاُخت علی خالتها نسبا و رضاعا إلّا بإذنهما) .

3 / 2آفاتُ الاُسره من ناحیه الزّوج3 / 2 1الإیذاءُالکتاب«یَاأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا یَحِلُّ لَکُمْ أَن تَرِثُواْ النِّسَاءَ کَرْهًا وَلَا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُواْ بِبَعْضِ مَا ءَاتَیْتُمُوهُنَّ إِلَّا أَن یَأْتِینَ بِفَاحِشَهٍ مُّبَیِّنَهٍ وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِن کَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَی أَن تَکْرَهُواْ شَیْئا وَیَجْعَلَ اللَّهُ فِیهِ خَیْرًا کَثِیرًا» . (3)

.

1- .الکافی : ج 5 ص 398 ح 1 ، وسائل الشیعه : ج 14 ص 72 ح 1 .
2- .الفردوس : ج 5 ص 22 ح 7329 عن عیسی بن طلحه .
3- .النساء : 19 .

ص: 115



3 / 1 - 3 همسر دادنِ کودکان

3 / 1 - 4 خویشاوندی هَوو

3 / 2 آسیب های خانواده از سوی شوهر

3 / 2 - 1 آزار دادن

3 / 1 3همسر دادنِ کودکانالکافی به نقل از هشام بن حَکَم :به امام صادق علیه السلام یا امام کاظم علیه السلام گفته شد : ما پسرانمان را در خردسالی ، زن می دهیم . فرمود : «اگر آنها را در خردسالی به ازدواج هم در آورید ، چه بسا اُلفتی میان آنها برقرار نشود» .

3 / 1 4خویشاوندی هَووپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خویشاوندان (1) همسر را هَووی او قرار ندهید ؛ زیرا این کار ، به بریده شدن روابط می انجامد .

3 / 2آسیب های خانواده از سوی شوهر3 / 2 1آزار دادنقرآن« ای کسانی که ایمان آورده اید ! برای شما حلال نیست که از زنان ، به زور ارث ببرید ، و آنان را زیر فشار مگذارید تا بخشی از آنچه را به آنان داده اید، باز گیرید ، مگر آن که مرتکب زشتکاریِ آشکاری شوند ، و با آنها به شایستگی رفتار کنید ، و اگر از آنان خوشتان نیامد ، پس چه بسا چیزی را خوش نمی دارید و خدا در آن ، مصلحت فراوان قرار می دهد » .

.

1- .مانند ازدواج با دختر برادر همسر یا دختر خواهر همسر، که در صورتی که همسر موافق باشد و اجازه دهد ، مانعی ندارد ؛ لیکن طبق این روایت ، نکوهیده است؛ زیرا زمینه ساز اختلاف خانوادگی و فروپاشی خانواده است .

ص: 116

الحدیثرسول اللّه صلی الله علیه و آله :ألا وإنَّ اللّهَ عز و جل ورَسولَهُ بَریئانِ مِمَّن أضَرَّ بِامرَأَهٍ حَتّی تَختَلِعَ مِنهُ . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :مَن أضَرَّ بِامرَأَهٍ حَتّی تَفتَدِیَ مِنهُ نَفسَها ، لَم یَرضَ اللّهُ تَعالی لَهُ بِعُقوبَهٍ دونَ النّارِ ؛ لِأَنَّ اللّهَ تَعالی یَغضَبُ لِلمَرأَهِ کَما یَغضَبُ لِلیَتیمِ . (2)

مکارم الأخلاق :قالَ [رَسولُ اللّهِ] صلی الله علیه و آله : خَیرُ الرِّجالِ مِن اُمَّتِی الَّذینَ لا یَتَطاوَلونَ عَلی أهلیهِم ، ویَحِنّونَ [عَلَیهِم] (3) ولا یَظلِمونَهُم . (4)

الإمام علیّ علیه السلام :مَن أساءَ إلی أهلِهِ لَم یَتَّصِل بِه تَأمیلٌ . (5)

عنه علیه السلام فی وَصِیَّتِهِ إِلَی الإِمامِ الحَسَنِ علیه السلام :لا یَکُن أهلُکَ أشقَی الخَلقِ بِکَ . (6)

عنه علیه السلام :لا یَکُن أهلُکَ وذو وُدِّکَ أشقَی النّاسِ بِکَ . (7)

عنه علیه السلام :إنَّ النِّساءَ عِندَ الرِّجالِ لا یَملِکنَ لِأَنفُسِهِنَ ضَرّا ولا نَفعا ، وإنَّهُنَّ أمانَهُ اللّهِ عِندَکُم ، فَلا تُضارّوهُنَّ ولا تَعضُلوهُنَّ (8) . (9)

.

1- .ثواب الأعمال : ص 338 ح 1 عن أبی هریره وابن عبّاس ، أعلام الدین : ص 418 عن ابن عبّاس ، بحار الأنوار : ج 76 ص 366 ح 30 .
2- .ثواب الأعمال : ص 336 ح 1 عن أبی هریره وابن عبّاس ، أعلام الدین : ص 416 عن ابن عبّاس ، بحار الأنوار : ج 76 ص 365 ح 30 .
3- .ما بین المعقوفین لا یوجد فی الطبعه المعتمده ، وأثبتناه من بعض نُسَخ المصدر .
4- .مکارم الأخلاق : ج 1 ص 468 ح 1597 .
5- .غرر الحکم : ج 5 ص 234 ح 8134 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 443 ح 7736 .
6- .نهج البلاغه : الکتاب 31 ، تحف العقول : ص 82 ، کنز الفوائد : ج 1 ص 93 ، أعلام الدین : ص 178 وفیهما «الناس» بدل «الخلق» ، بحار الأنوار : ج 74 ص 168 ح 35 .
7- .غرر الحکم : ج 6 ص 269 ح 10199 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 521 ح 9462 .
8- .عضَل الرَّجُلُ حُرمَتَهُ : منعها التزویج (المصباح المنیر : ص 415 «عضل») .
9- .مستدرک الوسائل : ج 14 ص 251 ح 16622 و ص 325 ح 16840 وفیه «عقد الرجال» بدل «عند الرجال» وکلاهما نقلاً عن تحفه الإخوان .

ص: 117

حدیثپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :آگاه باشید که خدای عز و جل و پیامبر او ، از کسی که به زنی آزار برساند تا این که آن زن ، از او طلاق خُلع بگیرد ، بیزارند .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس به زنی آزار برساند تا آن زن [ با بخشیدن مهریه اش ] ، جان خود را از او بخرد ، خدای متعال ، برای آن مرد ، به کیفری (مجازاتی) کمتر از آتش ، رضایت نداده است ؛ چرا که خداوند متعال برای زن ، همان گونه به خشم می آید که به خاطر یتیم به خشم می آید .

مکارم الأخلاق :[ پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ] فرمود : «بهترین مردانِ امّت من ، کسانی هستند که به خانواده خود ، درازدستی نمی کنند و به آنان مهر می ورزند و در حقّشان ستم روا نمی دارند» .

امام علی علیه السلام :کسی که به خانواده اش بدی می کند ، هیچ امیدی به او نیست [ که به دیگران خوبی کند ] .

امام علی علیه السلام در سفارش ایشان به امام حسن علیه السلام :مبادا خانواده ات به سبب تو ، بدبخت ترینْ مردمان باشند !

امام علی علیه السلام :مبادا خانواده ات و دوستدارانت ، به واسطه تو ، بدبخت ترینْ مردمان باشند !

امام علی علیه السلام :زنان ، در خانه مردان ، اختیار هیچ سود و زیانی را برای خود ندارند . آنان امانت خدا در نزد شما هستند . بنا بر این ، به آنان گزند نزنید و با ایشان بدرفتاری نکنید .

.


ص: 118

3 / 2 2الضَّربُرسول اللّه صلی الله علیه و آله :أَیُّ رَجُلٍ لَطَمَ امرَأَتَهُ لَطمَهً ، أمَرَ اللّهُ عز و جل مالِکا خازِنَ النّیرانِ فَیَلطِمُهُ عَلی حُرِّ (1) وَجهِهِ سَبعینَ لَطمَهً فی نارِ جَهَنَّمَ . وأیُّ رَجُلٍ مِنکُم ضَعَ یَدَهُ عَلی شَعرِ امرَأَهٍ مُسلِمَهٍ ، سَمَّرَ کَفَّهُ بِمَسامیرَ مِن نارٍ . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :مَن ضَرَبَ امرَأَهً بِغَیرِ حَقٍّ فَأَنا خَصمُهُ یَومَ القِیامَهِ ، لا تَضرِبوا نِساءَکُم ، فَمَن ضَرَبَهُم بِغَیرِ حَقٍّ فَقَد عَصَی اللّهَ ورَسولَهُ . (3)

عنه صلی الله علیه و آله :إنّی أتَعَجَّبُ مِمَّن یَضرِبُ امرَأَتَهُ وهُوَ بِالضَّربِ أولی مِنها ! لا تَضرِبوا نِساءَکُم بِالخَشَبِ فَإِنَّ فیهِ القِصاصَ . (4)

عنه صلی الله علیه و آله :أما یَستَحی أحَدُکُم أن یَضرِبَ امرَأَتَهُ کَما یَضرِبُ العَبدَ ؛ یَضرِبُها أوَّلَ النَّهارِ ثُمَّ یُضاجِعُها آخِرَهُ ؟ أمایَستَحی ؟! (5)

عنه صلی الله علیه و آله :إنّی لَأَکرَهُ أن أرَی الرَّجُلَ ثائِرا فَرائِصَ (6) رَقَبَتِهِ ، قائِما عَلی مُرَیئَهٍ (7) یَضرِبُها ! (8)

.

1- .حُرُّ الوَجهِ : ما أقبل علیک وبدا لک منه (النهایه : ج 1 ص 365 «حرر») .
2- .مستدرک الوسائل : ج 14 ص 250 ح 16619 نقلاً عن مجموعه عتیقه بخطّ بعض العلماء .
3- .إرشاد القلوب : ص 175 .
4- .جامع الأخبار : ص 447 ح 1259 ، بحار الأنوار : ج 103 ص 249 ح 38 .
5- .المصنّف لعبد الرزّاق : ج 9 ص 442 ح 17943 عن هشام بن عروه عن أبیه ، صحیح البخاری : ج 4 ص 1888 ح 4658 ، السنن الکبری للنسائی : ج 5 ص 371 ح 9166 ، مسند ابن حنبل : ج 5 ص 481 ح 16221 کلّها عن عبد اللّه بن زمعه نحوه ، کنز العمّال : ج 16 ص 377 ح 44983 .
6- .الفریصه : عَصَب الرقبه وعُروقها ، لأنّها هی التی تثور عند الغضب (النهایه : ج 3 ص 431 «فرص») .
7- .المُرَیئَه : هی تصغیر المرأه (النهایه : ج 4 ص 314 «مرأ») .
8- .نثر الدرّ : ج 1 ص 207 ؛ کنز العمّال : ج 16 ص 377 ح 44981 نقلاً عن المصنّف لعبد الرزاق عن أسماء بنت أبی بکر وراجع : مسند إسحاق بن راهویه : ج 5 ص 113 ح 2217 .

ص: 119



3 / 2 - 2 کتک زدن

3 / 2 2کتک زدنپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر مردی که به زنش سیلی بزند ، خداوند عز و جل به مالک ، نگهبان دوزخ ، دستور می دهد که در آتش دوزخ ، هفتاد سیلی بر گونه او بزند ، و هر مردی از شما بر موی زنی مسلمان [ و نامحرم ] دست نهد ، میخ هایی از آتش ، در کف دست او می کوبد .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس زنی را به ناحق بزند ، در روز قیامت ، من طرفِ دعوای او خواهم بود . زنانتان را کتک نزنید ؛ زیرا هر که آنها را به ناحق بزند ، از خدا و پیامبرش ، نافرمانی کرده است .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :در شگفتم از کسی که زنش را می زند ، در حالی که خود او ، به کتک خوردن ، سزاوارتر است ! زنانتان را با چوب نزنید که تقاص دارد .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :آیا هر یک از شما شرم نمی کند که زنش را مانند برده می زند؟! اوّل روز ، او را می زند و شب هنگام ، با او می خوابد! آیا شرم نمی کند؟!

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خوش ندارم ببینم که مرد ، رگ های گردنش باد کرده و بالای سرِ زن بیچاره ای ایستاده است و او را کتک می زند !

.


ص: 120

الطبقات الکبری عن أیّوب :جاءَتِ امرَأَهٌ إلی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله قَد ضَرَبَها زَوجُها ضَربا شَدیدا ، فَقامَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَأَنکَرَ ذلِکَ وقالَ : یَظَلُّ أحَدُکُم یَضرِبُ امرَأَتَهُ ضَربَ العَبدِ ، ثُمَّ یَظَلُّ یُعانِقُها ولا یَستَحیی ! (1)

3 / 2 3سوءُ الخُلُقِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :شِرارُکُم أسوَأُکُم خُلُقا ، وأشَدُّهُ مُؤنَهً ، وأثقَلُهُ عَلی أهلِهِ . (2)

الإمام علیّ علیه السلام :ثَلاثٌ لا یَهنَأُ لِصاحِبِهِنَّ عَیشٌ : الحِقدُ ، والحَسَدُ ، وسوءُ الخُلُقِ . (3)

عنه علیه السلام :مَن ضاقَ خُلُقُهُ مَلَّهُ أهلُهُ . (4)

الکافی عن الحسین بن بشّار الواسطی :کَتَبتُ إلی أبِی الحَسَنِ الرِّضا علیه السلام : إنَّ لی قَرابَهً قَد خَطَبَ إلَیَّ وفی خُلُقِهِ شَیءٌ . فَقالَ : لا تُزَوِّجهُ إن کانَ سَیِّئَ الخُلُقِ . (5)

.

1- .الطبقات الکبری : ج 8 ص 205 ، صحیح البخاری : ج 5 ص 2246 ح 5695 ، السنن الکبری : ج 7 ص 498 ح 14780 ، تفسیر القرطبی : ج 16 ص 326 کلّها عن عبد اللّه بن زمعه نحوه ، کنز العمّال : ج 16 ص 377 ح 44982 ؛ الکافی : ج 5 ص 509 ح 1 عن أبی مریم عن الإمام الباقر علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله نحوه ، وسائل الشیعه : ج 14 ص 119 ح 1 .
2- .الفردوس : ج 2 ص 370 ح 3655 عن عائشه .
3- .غرر الحکم : ج 3 ص 337 ح 4663 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 212 ح 4224 .
4- .الکافی : ج 8 ص 23 ح 4 عن جابر بن یزید عن الإمام الباقر علیه السلام ، تحف العقول : ص 97 ، تنبیه الخواطر : ج 2 ص 40 ، غرر الحکم : ج 5 ص 195 ح 7952 ، بحار الأنوار : ج 77 ص 286 ح 1 .
5- .الکافی : ج 5 ص 563 ح 30 ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 3 ص 409 ح 4428 بزیاده «ابنتی» بعد «إلیّ» ، مکارم الأخلاق : ج 1 ص 443 ح 1525 وفیهما «سوء» بدل «شیء» ، بحار الأنوار : ج 103 ص 234 ح 17 .

ص: 121



3 / 2 - 3 بداخلاقی

الطبقات الکبری به نقل از ایّوب :زنی که شوهرش او را به شدّت زده بود ، نزد پیامبر خدا صلی الله علیه و آله آمد . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله برخاست و به این کار اعتراض نمود و فرمود : «همیشه یکی از شما زنش را مانند برده می زند . سپس با او هَماغوش می شود ، و خجالت نمی کشد !» .

3 / 2 3بداخلاقیپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بدترینِ شما ، کسی است که بداخلاق تر ، پُرهزینه تر ، و برای خانواده اش ، گران بارتر باشد .

امام علی علیه السلام :سه خصلت است که زندگی ، برای دارنده آنها ، گوارا نیست : کینه توزی ، حسادت ، و بداخلاقی .

امام علی علیه السلام :کسی که بداخلاق است ، خانواده اش از او خسته [و بیزار] می شوند .

الکافی به نقل از حسین بن بشّارِ واسطی :به امام رضا علیه السلام نوشتم : خویشاوندی دارم که از دخترم خواستگاری کرده است ؛ ولی اخلاقش کمی مشکل دارد . فرمود : «اگر بداخلاق است ، دخترت را به ازدواج او در نیاور» .

.


ص: 122

3 / 2 4الاِستِخفافُرسول اللّه صلی الله علیه و آله :مَن أهانَ خَمسا خَسِرَ خَمسا : مَنِ استَخَفَّ بِالعُلَماءِ خَسِرَ الدّینَ . . . ومَنِ استَخَفَّ بِالأَقرِباءِ خَسِرَ المُرُوَّهَ ، ومَنِ استَخَفَّ بِأَهلِهِ خَسِرَ طیبَ عَیشِهِ . (1)

3 / 2 5الفِرکُصحیح مسلم عن أبی هریره :قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : لا یَفرَک (2) مُؤمِنٌ مُؤمِنَهً ؛ إن کَرِهَ مِنها خُلُقا رَضِیَ مِنها آخَرَ أو قالَ : غَیرَهُ . (3)

3 / 2 6البُخلُرسول اللّه صلی الله علیه و آله :أبغَضُ العِبادِ إلَی اللّهِ عز و جل مَن ضَنَّ (4) عَلی عِیالِهِ . (5)

عنه صلی الله علیه و آله :شَرُّ النّاسِ الضَّیِّقُ عَلی أهلِهِ . (6)

3 / 2 7القَذفُرسول اللّه صلی الله علیه و آله :مَن قَذَفَ امرَأَتَهُ بِالزِّنا ، خَرَجَ مِن حَسَناتِهِ کَما تَخرُجُ الحَیَّهُ مِن جِلدِها ، وکُتِبَ لَهُ بِکُلِّ شَعرَهٍ عَلی بَدَنِهِ ألفُ خَطیئَهٍ . (7)

.

1- .المواعظ العددیّه : ص 255 .
2- .لا یَفرَکُ : لا یُبغِضُ (النهایه : ج 3 ص 441 «فرک») .
3- .صحیح مسلم : ج 2 ص 1091 ح 61 ، مسند ابن حنبل : ج 3 ص 223 ح 8371 ، السنن الکبری : ج 7 ص 482 ح 14727 ، کنز العمّال : ج 16 ص 374 ح 44966 .
4- .ضَنِنتُ بِالشیء : إذا بَخِلت به (الصحاح : ج 6 ص 2156 «ضنن») .
5- .الفردوس : ج 1 ص 367 ح 1482 عن أبی هریره .
6- .المعجم الأوسط : ج 8 ص 337 ح 8798 عن أبی اُمامه ، کنز العمّال : ج 16 ص 375 ح 44972 .
7- .جامع الأخبار : ص 445 ح 1254 ، بحار الأنوار : ج 103 ص 248 ح 34 .

ص: 123



3 / 2 - 4 تحقیر کردن

3 / 2 - 5 نفرت

3 / 2 - 6 بُخل

3 / 2 - 7 تهمتِ زِنا زدن

3 / 2 4تحقیر کردنپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس پنج نفر را خوار بشمارد ، پنج چیز را از دست می دهد : هر کس علما را خوار بشمارد ، دین را از دست می دهد ... ؛ هر کس خویشاوندان را خوار بشمارد ، مروّت را از دست می دهد ؛ هر کس خانواده اش را خوار بشمارد ، خوشیِ زندگی اش را از دست می دهد .

3 / 2 5نفرتصحیح مسلم به نقل از ابو هریره :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود : «هیچ مرد مؤمنی ، از زن مؤمنی نفرت ندارد . اگر خویی را از زن [خویش] نپسندد ، خوی دیگری را از او می پسندد» یا فرمود : «چیز دیگری را از او می پسندد» .

3 / 2 6بُخلپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :منفورترینِ بندگان نزد خداوند عز و جل ، کسی است که به خانواده اش بخل بورزد .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بدترینِ مردم ، کسی است که بر خانواده اش تنگ بگیرد .

3 / 2 7تهمتِ زِنا زدنپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس به زنش تهمت زنا بزند ، از نیکی های خود بیرون می آید ، همچنان که مار از پوستش بیرون می آید ، و به ازای هر موی بدنش ، هزار گناه برایش نوشته می شود .

.


ص: 124

عنه صلی الله علیه و آله :مَن قَذَفَ امرَأَتَهُ بِالزِّنا ، نَزَلَت عَلَیهِ اللَّعنَهُ ولا یُقبَلُ مِنهُ صَرفٌ ولا عَدلٌ . (1)

جامع الأخبار :قالَ [رَسولُ اللّهِ] صلی الله علیه و آله لا یَقذِفُ امرَأَتَهُ إلّا مَلعونٌ أو قالَ : مُنافِقٌ فَإِنَّ القَذفَ مِنَ الکُفرِ ، وَالکُفرَ فِی النّارِ . لا تَقذِفوا نِساءَکُم ؛ فَإِنَّ فی قَذفِهِنَّ نَدامَهً طَویلَهً ، وعُقوبَهً شَدیدَهً . (2)

3 / 2 8سوءُ التَّدبیرِالإمام علیّ علیه السلام :سَبَبُ التَّدمیر سوءُ التَّدبیرِ . (3)

عنه علیه السلام :مَن ساءَ تَدبیرُهُ ، تَعَجَّلَ تَدمیرُهُ . (4)

عنه علیه السلام :آفَهُ المَعاشِ سوءُ التَّدبیرِ . (5)

عنه علیه السلام :مَن ساءَ تَدبیرُهُ ، کانَ هَلاکُهُ فی تَدبیرِهِ . (6)

عنه علیه السلام :یُستَدَلُّ عَلَی الإِدبارِ بِأَربَعٍ : سوءُ التَّدبیرِ ، وقُبحُ التَّبذیرِ ، وقِلَّهُ الاِعتِبارِ ، وکَثرَهُ الاِعتِذارِ . (7)

.

1- .جامع الأخبار : ص 445 ح 1256 ، بحار الأنوار : ج 103 ص 249 ح 36 .
2- .جامع الأخبار : ص 446 ح 1257 ، بحار الأنوار : ج 103 ص 249 ح 37 .
3- .غرر الحکم : ج 4 ص 126 ح 5549 و ص 131 ح 5571 مع تقدیم وتأخیر ، عیون الحکم والمواعظ : ص 281 ح 5068 و ص 284 ح 5131 مع تقدیم وتأخیر .
4- .غرر الحکم : ج 5 ص 187 ح 7906 و ص 277 ح 8346 ، عیون الحکم والموعظ : ص 432 ح 7423 وفیه «بطل تقدیره» بدل «تعجل تدمیره» .
5- .غرر الحکم : ج 3 ص 111 ح 3965 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 182 ح 3724 .
6- .غرر الحکم : ج 5 ص 365 ح 8768 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 438 ح 7602 .
7- .غرر الحکم : ج 6 ص 449 ح 10958 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 552 ح 10176 وفیه «الاغترار» بدل «الاعتذار» .

ص: 125



3 / 2 - 8 سوء تدبیر

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس به زنش تهمت زنا بزند ، لعنت بر او فرود می آید و هیچ مبلغ و فدیه ای از او پذیرفته نمی شود .

جامع الأخبار :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود : «به زنش تهمت [ زنا ] نمی زند ، مگر کسی که مورد لعنت خداوند است» یا فرمود : «منافق» [و افزود :] «زیرا تهمت زنا زدن ، از کفر است ، و کفر ، جایش آتش است . به زنانتان تهمت نزنید ؛ زیرا نتیجه تهمت زدن به آنها ، پشیمانیِ طولانی و کیفرِ سخت است» .

3 / 2 8سوء تدبیرامام علی علیه السلام :علّت ویرانی ، سوء تدبیر (بی مدیریّتی) است .

امام علی علیه السلام :کسی که تدبیرش بد باشد ، نابودگری اش شتاب می گیرد .

امام علی علیه السلام :آفت زندگی ، سوء تدبیر است .

امام علی علیه السلام :کسی که سوء تدبیر داشته باشد ، تدبیرش موجب نابودی او می شود .

امام علی علیه السلام :چهار چیز ، نشانه پشت کردن روزگار است : سوء تدبیر ، تبذیر ، کمْ عبرت گرفتن ، و زیادْ عذرخواهی کردن .

.


ص: 126

3 / 2 9التَّذَوُّقُرسول اللّه صلی الله علیه و آله :لا تُطلِّقُوا النِّساءَ إلّا مِن ریبَهٍ ، فَإِنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ الذَّوّاقینَ ولَا الذَّوّاقاتِ . (1)

الکافی عن سعد بن طریف :قالَ أبو جَعفَرٍ [الباقر] علیه السلام : مَرَّ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله بِرَجُلٍ فَقالَ : ما فَعَلَتِ امرَأَتُکَ ؟ قالَ : طَلَّقتُها یا رَسولَ اللّهِ ، قالَ : مِن غَیرِ سوءٍ ؟ قالَ : مِن غَیرِ سوءٍ . ثُمَّ قالَ : إنَّ الرَّجُلَ تَزَوَّجَ فَمَرَّ بِهِ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله فَقالَ : تَزَوَّجتَ ؟ قالَ : نَعَم ، ثُمَّ قالَ لَهُ بَعدَ ذلِکَ : ما فَعَلَتِ امرَأَتُکَ ؟ قالَ : طَلَّقتُها ، قالَ : مِن غَیرِ سوءٍ ؟ قالَ : مِن غَیرِ سوءٍ . ثُمَّ إنَّ الرَّجُلَ تَزَوَّجَ فَمَرَّ بِهِ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله فَقالَ : تَزَوَّجتَ ؟ فَقالَ : نَعَم ، ثُمَّ قالَ لَهُ بَعدَ ذلِکَ : ما فَعَلَتِ امرَأَتُکَ ؟ قالَ : طَلَّقتُها ، قالَ : مِن غَیرِ سوءٍ ؟ قالَ : مِن غَیرِ سوءٍ . فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : إنَّ اللّهَ عز و جل یُبغِضُ أو یَلعَنُ کُلَّ ذَوّاقٍ مِنَ الرِّجالِ ، وکُلَّ ذَوّاقَهٍ مِنَ النِّساءِ . (2)

الإمام الباقر علیه السلام :إنَّ اللّهَ عز و جل یُبغِضُ کُلَّ مِطلاقٍ ذَوّاقٍ . (3)

.

1- .المعجم الأوسط : ج 8 ص 24 ح 7848 ، مسند الشامیّین : ج 3 ص 268 ح 2230 ، تفسیر القرطبی : ج 18 ص 149 ، تفسیر الثعلبی : ج 9 ص 334 ح 325 کلها عن أبی موسی الأشعری ، کنز العمّال : ج 9 ص 662 ح 27875 ؛ مجمع البیان : ج 10 ص 457 عن أبی موسی الأشعری .
2- .الکافی : ج 6 ص 54 ح 1 ، عوالی اللآلی : ج 3 ص 372 ح 6 ، وسائل الشیعه : ج 15 ص 267 ح 6 ؛ المصنّف لابن أبی شیبه : ج 4 ص 172 ح 1 عن شهر بن حوشب نحوه .
3- .الکافی : ج 6 ص 55 ح 4 عن طلحه بن زید عن الإمام الصادق علیه السلام ، وسائل الشیعه : ج 15 ص 267 ح 3 ؛ تفسیر الثعلبی : ج 2 ص 189 ح 160 .

ص: 127



3 / 2 - 9 تنوّع طلبی در ازدواج

3 / 2 9تنوّع طلبی در ازدواج (1)پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :زنان را طلاق ندهید ، مگر از روی دلیل [ و نه بُلهوسی ] ؛ چرا که خداوند ، مردان و زنان تنوّع طلب را دوست ندارد .

الکافی به نقل از سعد بن طریف ، از امام باقر علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به مردی برخورد . پس فرمود : «همسرت چه می کند ؟» . مرد گفت : طلاقش دادم ، ای پیامبر خدا! فرمود : «بی آن که عیبی در او باشد؟» . گفت : بی آن که عیبی در او باشد . آن مرد ، دوباره ازدواج کرد و باز ، پیامبر صلی الله علیه و آله به او برخورد و پرسید : «ازدواج کردی ؟» . گفت : بله . پس از مدّتی از او پرسید : «همسرت چه می کند ؟» . گفت : طلاقش دادم . فرمود : «بی آن که عیبی در او باشد ؟» . گفت : بی آن که عیبی داشته باشد . آن مرد ، بار سوم ازدواج کرد و باز ، پیامبر صلی الله علیه و آله بر او گذشت . فرمود : «ازدواج کردی؟» . گفت : بله . پس از مدّتی ، به او فرمود : «همسرت چه می کند ؟» . گفت : طلاقش دادم . فرمود : «بی آن که عیبی در او باشد ؟» . گفت : بی آن که عیبی در او باشد . آن گاه پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود : «خداوند عز و جل هر مرد بُلهوس و هر زن بُلهوسی را دشمن می دارد» یا «از رحمت خود ، دور می سازد » .

امام باقر علیه السلام :خداوند عز و جل از مردان پُر طلاق و ازدواج ، نفرت دارد .

.

1- .تذوّق که در متن عربی احادیث به کار رفته یعنی : چشندگی ؛ تنوّع طلبی در ازدواج ؛ پر ازدواجی ؛ بُلهوسی ؛ هوسبازی . ذوّاق و ذواّقه ، به مرد و زنی می گویند که زیاد طلاق می گیرند و زیاد ازدواج می کنند . این افرد ، از همسر خود ، زود زده می شوند و هوسِ یکی دیگر می کنند .

ص: 128

3 / 3التَّغایُرُ فی غَیرِ مَوضِعِ الغَیرَهِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :مِنَ الغَیرَهِ ما یُحِبُّ اللّهُ ومِنها ما یُبغِضُ اللّهُ ، فَأَمَّا الَّتی یُحِبُّهَا اللّهُ فَالغَیرَهُ فِی الرّیبَهِ ، وأمَّا الغَیرَهُ الَّتی یُبغِضُهَا اللّهُ فَالغَیرَهُ فی غَیرِ ریبَهِ . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :غَیرَتانِ إحداهُما یُحِبُّهَا اللّهُ وَالاُخری یُبغِضُها اللّهُ . . . فَالغَیرَهُ فِی الرّیبَهِ یُحِبُّهَا اللّهُ ، وَالغَیرَهُ فی غَیرِ ریبَهٍ یُبغِضُهَا اللّهُ . (2)

الإمام علیّ علیه السلام :إیّاکَ وَالتَّغایُرَ فی غَیرِ مَوضِعِ غَیرَهٍ ؛ فَإِنَّ ذلِکَ یَدعُو الصَّحیحَهَ إلَی السُّقمِ ، وَالبَریئَهَ إلَی الرَّیبِ . (3)

عنه علیه السلام فی رِسالَتِهِ إلَی الإِمامِ الحَسَنِ علیه السلام :إیّاکَ وَالتَّغایُرَ فی غَیرِ مَوضِعِ الغَیرَهِ ؛ فَإِنَّ ذلِکَ یَدعُو الصَّحیحَهَ مِنهُنَّ إلَی السُّقمِ ، ولکِن أحکِم أمرَهُنَّ ، فَإِن رَأَیتَ عَیبا فَعَجِّلِ النَّکیرَ (4) عَلَی الصَّغیرِ وَالکَبیرِ ، فَإِن تَعَیَّنتَ مِنهُنَّ الرَّیبَ فَیُعَظَّمُ الذَّنبُ ویَهونُ العَتبُ . (5)

.

1- .سنن أبی داود : ج 3 ص 50 ح 2659 ، سنن النسائی : ج 5 ص 78 ، مسند ابن حنبل : ج 9 ص 192 ح 23808 ، سنن الدارمی : ج 2 ص 588 ح 2146 کلها عن جابر بن عتیک ، سنن ابن ماجه : ج 1 ص 643 ح 1996 عن أبی هریره ، کنز العمّال : ج 3 ص 385 ح 7066 .
2- .المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 579 ح 1525 ، مسند ابن حنبل : ج 6 ص 138 ح 17403 وفیه «التریبه» بدل «الریبه» فی الموضعین ، صحیح ابن خزیمه : ج 4 ص 113 ح 2478 وفیه «الرمیه» بدل «الریبه» فی الموضعین ، المصنّف لعبد الرزاق : ج 10 ص 409 ح 19522 کلّها عن عقبه بن عامر الجهنی ، کنز العمّال : ج 3 ص 386 ح 7069 .
3- .نهج البلاغه : الکتاب 31 ، خصائص الأئمّه : ص 118 ولیس فیه ذیله ، کشف المحجّه : ص 234 عن عمر بن أبی المقدام عن الإمام الباقر عنه علیهماالسلام ، نزهه الناظر : ص 60 ح 41 ، أعلام الدین : ص 288 ، بحار الأنوار : ج 103 ص 252 ح 54 .
4- .النکیرُ : الإنکارُ والمناکَرهُ (القاموس المحیط : ج 2 ص 148 «نکر») .
5- .الکافی : ج 5 ص 537 ح 9 عن عبد الرحمن بن کثیر عن الإمام الصادق علیه السلام ، تحف العقول : ص 87 نحوه ، کنز الفوائد : ج 1 ص 376 نحوه ، بحار الأنوار : ج 77 ص 233 ح 2 .

ص: 129



3 / 3 غیرت ورزی نابه جا

3 / 3غیرت ورزی نابه جاپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :یک غیرت است که خدا دوست دارد ، و یک غیرت است که خدا دشمن می دارد . غیرتی که خدا دوستش دارد ، غیرت ورزی در جایی است که حرامی (گناهی) در کار باشد و غیرتی که خدا دشمنش می دارد ، غیرت ورزیدن در جایی است که حرامی (گناهی) در کار نباشد .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :دو غیرت است که یکی از آنها را خدا دوست دارد و دیگری را دشمن ... . خداوند ، غیرت به جا را دوست دارد ، و غیرت ورزی ای را که در آن ، ریبه ای در کار نباشد ، دشمن می دارد .

امام علی علیه السلام :از غیرت ورزیدن بیجا [ نسبت به زنان ] بپرهیز که این کار ، زن سالم [و درستکار] را به بیماری [ و نادرستی ] می کشانَد و پاک دامن را به گناه .

امام علی علیه السلام در نامه اش به امام حسن علیه السلام :از غیرت ورزیدنِ بیجا بپرهیز ؛ زیرا این کار ، زنان سالم [و درستکار] را به بیماری [ و نادرستی ]می کشانَد ؛ بلکه در باره آنان ، محکم کاری کن . آن گاه ، اگر خطایی دیدی ، در مؤاخذه به خاطر [خطای] کوچک و بزرگ ، درنگ مکن . اگر [در هر بدبینی ای به زنانْ] بنا را بر گناهکار بودن آنها بگذاری ، این ، گناه را بزرگ و سرزنش را بی اثر می کند .

.


ص: 130

3 / 4آفات الاُسره من ناحیه الزّوجه3 / 4 1إیذاءُ الزَّوجِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :مَن کانَ لَهُ امرَأَهٌ تُؤذیهِ ، لَم یَقبَلِ اللّهُ صَلاتَها ولا حَسَنَهً مِن عَمَلِها ، حَتّی تُعینَهُ وتُرضِیَهُ ، وإن صامَتِ الدَّهرَ . . . وعَلَی الرَّجُلِ مِثلُ ذلِکَ الوِزرِ وَالعَذابِ إذا کانَ لَها مُؤذِیا ظالِما . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :أیُّمَا امرَأَهٍ آذَت زَوجَها بِلِسانِها ، لَم یَقبَلِ اللّهُ عز و جل مِنها صَرفا ولا عَدلاً ولا حَسنَهً مِن عَمَلِها حَتّی تُرضِیَهُ ، وإن صامَت نَهارَها ، وقامَت لَیلَها ، وأعتَقَتِ الرِّقابَ ، وحَمَلَت عَلی جِیادِ الخَیلِ فی سَبیلِ اللّهِ ، وکانَت فی أوَّلِ مَن یَرِدُ النّارَ ، وکَذلِکَ الرَّجُلُ إذا کانَ لَها ظالِما . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :لا تُؤذی امرَأَهٌ زَوجَها فِی الدُّنیا إلّا قالَت زَوجَتُهُ مِنَ الحورِ العِینِ : لا تُؤذیهِ ، قاتَلَکِ اللّهُ ، فَإِنَّما هُوَ عِندَکِ دَخیلٌ یوشِکُ أن یُفارِقَکِ إلَینا . (3)

الإمام الصادق علیه السلام :ثَلاثَهٌ تُکَدِّرُ العَیشَ : السُّلطانُ الجائِرُ ، وَالجارُ السّوءُ ، وَالمَرأَهُ البَذِیَّهُ . (4)

.

1- .ثواب الأعمال : ص 335 ح 1 عن أبی هریره وابن عبّاس ، أعلام الدین : ص 414 عن ابن عبّاس ولیس فیه «ظالما» ، بحار الأنوار : ج 76 ص 363 ح 30 .
2- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 4 ص 14 ح 4968 ، الأمالی للصدوق : ص 515 ح 707 کلاهما عن الحسین بن زید عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، مکارم الأخلاق : ج 1 ص 463 ح 1572 و ج 2 ص 314 ح 2655 عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 76 ص 334 ح 1 .
3- .سنن الترمذی : ج 3 ص 477 ح 1174 ، سنن ابن ماجه : ج 1 ص 649 ح 2014 ولیس فیه «فی الدنیا» ، مسند ابن حنبل : ج 8 ص 257 ح 22162 کلّها عن معاذ بن جبل ، کنز العمّال : ج 16 ص 333 ح 44779 .
4- .تحف العقول : ص 320 ، بحار الأنوار : ج 78 ص 234 ح 45 .

ص: 131



3 / 4 آسیب های خانواده از سویِ زن

3 / 4 - 1 آزار دادن شوهر

3 / 4آسیب های خانواده از سوی زن3 / 4 1آزار دادن شوهرپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس زنی دارد و زَنَش او را آزار می دهد ، خداوند ، نه نماز آن زن را می پذیرد و نه هیچ کار نیک او را ، هر چند همه عمر ، روزه بگیرد ، مگر این که به شوهرش کمک کند و او را خشنود سازد ... . برای مرد نیز اگر زنِ خود را آزار بدهد و به او ستم کند ، همانند این گناه و عذاب ، وجود دارد .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر زنی که شوهر خویش را با زبانش بیازارد ، خداوند عز و جل از او هیچ مال و فِدْیه و کار نیکی را نمی پذیرد ، تا آن که او را راضی کند ، اگر چه روزها روزه بگیرد و شب ها را به عبادت بگذراند و بنده ها آزاد کند و اسب های نژاده در راه خدا بفرستد ، و در زمره نخستین کسانی است که وارد آتش می شوند . همچنین است برای مرد ، اگر به زن ، ستم کند .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر زنی که در دنیا شوهرش را آزار بدهد ، همسر [تعیین شده ]او از حوریان بهشتی می گوید : خدا تو را بکشد ! او را میازار ؛ زیرا او نزد تو میهمان است و به زودی ، تو را ترک می کند و نزد ما می آید .

امام صادق علیه السلام :سه چیز ، زندگی را تیره می سازد : فرمان روای ستمگر ، همسایه بد ، و زن بددهن .

.


ص: 132

عنه علیه السلام :مَلعونَهٌ مَلعونَهٌ امرَأَهٌ تُؤذی زَوجَها وتَغُمُّهُ ، وسَعیدَهٌ سَعیدَهٌ امرَأَهٌ تُکرِمُ زَوجَها ولا تُؤذیهِ ، وتُطیعُهُ فی جَمیعِ أحوالِهِ . (1)

3 / 4 2إغضابُ الزَّوجِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :وَیلٌ لِامرَأَهٍ أغضَبَت زَوجَها ، وطوبی لِامرَأَهٍ رَضِیَ عَنها زَوجُها . (2)

3 / 4 3الکُفرانُرسول اللّه صلی الله علیه و آله :لا یَنظُرُ اللّهُ إلَی امرَأَهٍ لا تَشکُرُ لِزَوجِها ، وهِیَ لا تَستَغنی عَنهُ . (3)

عنه صلی الله علیه و آله :أیُّمَا امرَأَهٍ لَم تَستَغنِ عَن زَوجِها ولَم تَشکُر لَهُ ، لَم یَنظُرِ اللّهُ عز و جلإلَیها یَومَ القِیامَهِ . (4)

الإمام الصادق علیه السلام :أیُّمَا امرَأَهٍ قالَت لِزَوجِها : «ما رَأَیتُ قَطُّ مِن وَجهِکَ خَیرا» فَقَد حَبِطَ عَمَلُها . (5)

.

1- .کنز الفوائد : ج 1 ص 150 عن یونس بن یعقوب ، بحار الأنوار : ج 76 ص 354 ح 21 .
2- .عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 2 ص 11 ح 24 عن عبد العظیم بن عبد اللّه الحسنی عن الإمام الجواد عن آبائه علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 103 ص 246 ح 24 .
3- .السنن الکبری للنسائی : ج 5 ص 354 ح 9135 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 4 ص 193 ح 7337 ، السنن الکبری : ج 7 ص 480 ح 14720 ، تاریخ بغداد : ج 9 ص 448 الرقم 5077 ، مسند البزّار : ج 6 ص 340 ح 2349 کلّها عن عبد اللّه بن عمرو ، کنز العمّال : ج 16 ص 396 ح 45082 .
4- .المصنّف لعبد الرزاق : ج 7 ص 487 ح 13990 عن ابن المسیّب ، کنز العمّال : ج 16 ص 558 ح 45867 .
5- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 3 ص 440 ح 4524 عن جمیل بن درّاج ، وسائل الشیعه : ج 14 ص 115 ح 7 .

ص: 133



3 / 4 - 2 عصبانی کردن شوهر

3 / 4 - 3 ناسپاسی

امام صادق علیه السلام :ملعون است ، ملعون است آن زنی که شوهر خود را می آزارد و غمگینش می کند ، و خوش بخت است ، خوش بخت است آن زنی که شوهر خویش را گرامی می دارد و آزارش نمی دهد و در همه حال ، از او فرمان می بَرد .

3 / 4 2عصبانی کردن شوهرپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :وای به حال زنی که شوهرش را به خشم می آورد ! و خوشا به حال زنی که شوهرش از او راضی است!

3 / 4 3ناسپاسیپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند ، به زنی که از شوهرش سپاس گزاری نمی کند ، با آن که از شوهرش بی نیاز نیست ، نگاه نمی کند .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر زنی که از شوهرش بی نیاز نیست و با این حال ، از او سپاس گزاری نمی کند ، خداوند عز و جل در روز قیامت ، به او نظر [ لطف ] نمی کند .

امام صادق علیه السلام :هر زنی که به شوهرش بگوید : «من هرگز از روی تو ، خیری ندیده ام » ، اعمالش بر باد می رود .

.


ص: 134

مسند ابن حنبل عن أسماء بنت یزید الأنصاریّه :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله مَرَّ فِی المَسجِدِ یَوما وعُصبَهٌ مِنَ النِّساءِ قُعودٌ ، فَأَلوی بِیَدِهِ إلَیهِنَّ بِالسَّلامِ ، قالَ : إیّاکُنَّ وکُفرانَ المُنعِمینَ ! إیّاکُنَّ وکُفرانَ المُنعِمینَ ! قالَت إحداهُنَّ : یا رَسولَ اللّهِ ، أعوذُ بِاللّهِ یا نَبِیَّ اللّهِ مِن کُفرانِ اللّهِ . قالَ : بَلی ، إنَّ إحداکُنَّ تَطولُ أیمَتُها (1) ویَطولُ تَعنیسُها (2) ، ثُمَّ یُزَوِّجُهَا اللّهُ البَعلَ ویُفیدُهَا الوَلَدَ وقُرَّهَ العَینِ ، ثُمَّ تَغضَبُ الغَضبَهَ ، فَتُقسِمُ بِاللّهِ ما رَأَت مِنهُ ساعَهَ خَیرٍ قَطُّ ، فَذلِکَ مِن کُفرانِ نِعَمِ اللّهِ عز و جل ، وذلِکَ مِن کُفرانِ المُنعِمینَ . (3)

3 / 4 4تَکلیفُ الزَّوجِ ما لا یُطیقُرسول اللّه صلی الله علیه و آله :أیُّمَا امرَأَهٍ أدخَلَت عَلی زَوجِها فی أمرِ النَّفَقَهِ وکَلَّفَتهُ ما لا یُطیقُ ، لا یَقبَلُ اللّهُ مِنها صَرفا ولا عَدلاً (4) ، إلّا أن تَتوبَ وتَرجِعَ وتَطلُبَ مِنهُ طاقَتَهُ . (5)

عنه صلی الله علیه و آله :مَن کانَت لَهُ امرَأَهٌ لَم تُوافِقهُ ولَم تَصبِر عَلی ما رَزَقَهُ اللّهُ تَعالی ، وشَقَّت عَلَیهِ وحَمَّلَتهُ ما لَم یَقدِر عَلَیهِ ، لَم یَقبَلِ اللّهُ مِنها حَسَنَهً تَتَّقی بِها حَرَّ النّارِ ، وغَضِبَ اللّهُ عَلَیها ما دامَت کَذلِکَ . (6)

.

1- .الأیّم : التی لا زوج لها ، بکرا کانت أو ثیّبا ، مطلّقهً کانت أو متوفّی عنها (النهایه : ج 1 ص 85 «أیم») .
2- .عَنَستِ المرأهُ : إذا طال مکثها فی منزل أهلها ولم تتزوّج ، حتّی خرجت من عداد الأبکار (المصباح المنیر : ص 432 «عنس») .
3- .مسند ابن حنبل : ج 10 ص 440 ح 27660 ، الأدب المفرد : ص 307 ح 1047 ، المعجم الکبیر : ج 24 ص 177 ح 445 کلاهما نحوه ، کنز العمّال : ج 16 ص 396 ح 45083 .
4- .الصَّرفُ : التَّوبَهُ . والعَدلُ : الفِدیَهُ (المصباح المنیر : ص 338 «صرف») .
5- .مکارم الأخلاق : ج 1 ص 441 ح 1515 .
6- .ثواب الأعمال : ص 339 ح 1 عن أبی هریره وابن عباس ، أعلام الدین : ص 419 عن ابن عبّاس ، بحار الأنوار : ج 76 ص 367 ح 30 .

ص: 135



3 / 4 - 4 مکلّف کردن شوهر به آنچه در توان او نیست

مسند ابن حنبل به نقل از اسماء انصاری ، دختر یزید :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله روزی از مسجد گذشت و دید که گروهی از زنان نشسته اند . با دستش به آنها سلام داد و فرمود : «زنهارتان از ناسپاسیِ نعمت دهندگان ! زنهارتان از ناسپاسیِ نعمت دهندگان !» . یکی از آنها گفت : ای پیامبر خدا ! پناه می برم به خدا ای پیامبر خدا از ناسپاسی به خدا! فرمود : «آری . یکی از شما مدّت ها بی شوهر می مانَد و در خانه ماندنش ، به درازا می کشد . سپس خداوند ، شوهری نصیب او می کند و فرزند و نورِ چشم ، روزی اش می نماید . آن گاه [ با این همه لطف خداوندی به او ] عصبانی که می شود ، به خدا سوگند می خورد که هرگز یک ساعت خوبی ، از او ندیده است . این ، خود ، ناسپاسیِ نعمت های خداوند عز و جل و نعمت دهندگان است» .

3 / 4 4مکلّف کردن شوهر به آنچه در توان او نیستپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر زنی که در امور نفقه ، بر شوهرش فشار آورد و خارج از توان او ، چیزی بر او تحمیل کند ، خداوند ، از او ، نه توبه ای می پذیرد و نه فدیه ای ، مگر آن که توبه کند و بر گردد و در حدّ توان او ، از او چیز بخواهد .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس زنی داشته باشد که آن زن ، با او ناسازگاری کند و به آنچه خداوند متعال ، روزیِ مرد کرده است ، قانع نباشد و بر شوهر خود ، سخت بگیرد و آنچه را در توان او نیست ، بر وی تحمیل کند ، خداوند ، از آن زن ، هیچ کار نیکی که نگهدار او از آتش باشد ، نمی پذیرد و تا زمانی که چنین است ، خداوند بر او خشمگین است .

.


ص: 136

عنه صلی الله علیه و آله :لا یَحِلُّ لِلمَرأَهِ أن تُکَلِّفَ زَوجَها فَوقَ طاقَتِهِ ، ولا تَشکوهُ إلی أحَدٍ مِن خَلقِ اللّهِ عز و جل ، لا قَریبٍ ولا بَعیدٍ . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :ألا وأیُّمَا امرَأَهٍ لَم تَرفُق بِزَوجِها وحَمَلَتهُ عَلی ما لا یَقدِرُ عَلَیهِ وما لا یُطیقُ، لَم یَقبَلِ اللّهُ مِنها حَسَنَهً ، وتَلقَی اللّهَ عز و جل وهُوَ عَلَیها غَضبانُ. (2)

3 / 4 5المَنُّ عَلَی الزَّوجِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :أیُّمَا امرَأَهٍ مَنَّت عَلی زَوجِها بِمالِها فَتَقولُ : «إنَّما تَأکُلُ أنتَ مِن مالی» ، لَو أنَّها تَصَدَّقَت بِذلِکَ المالِ فی سَبیلِ اللّهِ ، لا یَقبَلُ اللّهُ مِنها إلّا أن یَرضی عَنها زَوجُها . (3)

عنه صلی الله علیه و آله :لَو أنَّ جَمیعَ ما فِی الأَرضِ مِن ذَهَبٍ وفِضَّهٍ حَمَلَتهُ المَرأَهُ إلی بَیتِ زَوجِها ، ثُمَّ ضَرَبَت عَلی رَأسِ زَوجِها یَوما مِنَ الأَیّامِ ، تَقولُ : «مَن أنتَ ؟ إنَّمَا المالُ مالی» ، حَبِطَ عَمَلُها ولَو کانَت مِن أعبَدِ النّاسِ ، إلّا أن تَتوبَ وتَرجِعَ وتَعتَذِرَ إلی زَوجِها . (4)

.

1- .مستدرک الوسائل : ج 14 ص 242 ح 16604 نقلاً عن مجموعه عتیقه بخطّ بعض العلماء .
2- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 4 ص 16 ح 4968 ، الأمالی للصدوق : ص 516 ح 707 کلاهما عن الحسین بن زید عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، مکارم الأخلاق : ج 1 ص 463 ح 1573 و ج 2 ص 316 ح 2655 عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله ، بحار الأنوار : ج 76 ص 335 ح 1 .
3- .مکارم الأخلاق : ج 1 ص 441 ح 1517 عن سلمان الفارسی .
4- .مکارم الأخلاق : ج 1 ص 441 ح 1516 .

ص: 137



3 / 4 - 5 منّت نهادن بر شوهر

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بر زن ، روا نیست که شوهرش را بیش از توانش تکلیف کند و یا از او نزد هیچ یک از آفریدگان خداوند عز و جل گِله و شکایت کند ، خواه ، خودی باشد یا بیگانه .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :آگاه باشید که هر زنی با شوهرش مدارا نکند و آنچه را که در توان او نیست و از حدّ تحمّلش خارج است ، بر او بار کند ، خداوند ، هیچ کار نیکی را از وی نمی پذیرد و در حالی خداوند عز و جل را دیدار می کند که خدا بر او خشمناک است .

3 / 4 5منّت نهادن بر شوهرپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر زنی که به دارایی خود بر شوهرش منّت نهد و بگوید : «تو از ثروت من می خوری» ، اگر تمام آن ثروت را هم در راه خدا صدقه بدهد ، خداوند از او نمی پذیرد ، مگر آن که شوهرش از او راضی شود .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :اگر همه طلا و نقره های روی زمین را زن ، به خانه شوهرش ببَرَد ، سپس روزی از روزها بر سر او بزند و بگوید : «تو کیستی ؟ این دارایی ، مال من است» ، اعمالش بر باد می رود ، اگر چه از عابدترین مردمان باشد ، مگر آن که توبه کند و از سخنش برگردد و از شوهرش پوزش بخواهد .

.


ص: 138

3 / 4 6عَدَمُ المُواتاهِالإمام علیّ علیه السلام :شَرُّ الزَّوجاتِ مَن لا تُواتی (1) . (2)

3 / 4 7التَزَیُّنُ لِغَیرِ الزوجرسول اللّه صلی الله علیه و آله :المَرأَهُ إذا خَرَجَت مِن بابِ دارِها مُتَزَیِّنَهً مُتَعَطِّرَهً وَالزَّوجُ بِذاکَ راضٍ ، بُنِیَ لِزَوجِها بِکُلِّ قَدَمٍ بَیتٌ فِی النّارِ . (3)

عنه صلی الله علیه و آله :أیُّما رَجُلٍ رَضِیَ بِتَزَیُّنِ امرَأَتِهِ وتَخرُجُ مِن بابِ دارِها فَهُو دَیّوثٌ ، ولا یَأثَمُ مَن یُسَمّیهِ دَیّوثا . (4)

عنه صلی الله علیه و آله فی خَبَرِ الحَولاءِ :یا حَولاءُ ، لا تُبدی زینَتَکِ لِغَیرِ زَوجِکِ ، یا حَولاءُ لا یَحِلُّ لِامرَأَهٍ أن تُظهِرَ مِعصَمَها وقَدَمَها لِرَجُلٍ غَیرِ بَعلِها ، وإذا فَعَلَت ذلِکَ لَم تَزَل فی لَعنَهِ اللّهِ وسَخَطِهِ ، وغَضِبَ اللّهُ عَلَیها ، ولَعَنَتها مَلائِکَهُ اللّهِ ، وأعَدَّ لَها عَذابا ألیما . (5)

الإمام الصادق علیه السلام :أیُّمَا امرَأَهٍ تَطَیَّبَت لِغَیرِ زَوجِها ، لَم تُقبَل مِنها صَلاهٌ حَتّی تَغتَسِلَ مِن طیبِها کَغُسلِها مِن جَنابَتِها . (6)

.

1- .المُواتاه : حُسن المطاوَعه والمُوافَقه ، وأصلها الهَمز فَخُفِّف وکثُرَ حتّی صار یقال بالواو الخالصه (لسان العرب : ج 14 ص 13 «أتی») .
2- .غرر الحکم : ج 4 ص 166 ح 5686 .
3- .جامع الأخبار : ص 447 ح 1259 ، بحار الأنوار : ج 103 ص 249 ح 38 .
4- .جامع الأخبار : ص 447 ح 1259 ، بحار الأنوار : ج 103 ص 249 ح 38 .
5- .مستدرک الوسائل : ج 14 ص 242 ح 16604 نقلاً عن مجموعه عتیقه بخطّ بعض العلماء .
6- .الکافی : ج 5 ص 507 ح 2 عن سعد بن أبی عمرو الجلّاب ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 3 ص 440 ح 4521 ، مکارم الأخلاق : ج 1 ص 465 ح 1585 .

ص: 139



3 / 4 - 6 ناسازگاری

3 / 4 - 7 خودآرایی زن برای غیر شوهرش

3 / 4 6ناسازگاریامام علی علیه السلام :بدترینِ همسران ، زنی است که سازگار نباشد .

3 / 4 7خودآرایی زن برای غیر شوهرشپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر گاه زن ، خود را بیاراید و خوش بو کند و از درِ خانه اش بیرون برود و شوهر ، به این ، راضی باشد ، به ازای هر قدمی که بر می دارد ، برای شوهرش یک خانه در آتش ساخته می شود .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر مردی راضی باشد که زنش خود را بَزَک کند و از درِ خانه اش بیرون رود ، آن مرد ، دیّوث است و هر که او را دیّوث بخواند ، مرتکب گناهی نشده است .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در خبر حَولاء :ای حولاء ! زیور خود را برای غیر شوهرت نمایان مساز . ای حولاء ! برای هیچ زنی ، حلال نیست که مُچ و پای خویش را برای مردی جز شوهرش آشکار سازد . هر گاه چنین کند ، پیوسته مورد لعنت و ناخشنودی خدا قرار می گیرد ، و خداوند ، بر او خشم می گیرد ، و فرشتگان خدا لعنتش می کنند ، و برایش عذابی دردناک ، آماده می سازد .

امام صادق علیه السلام :هر زنی ، خود را برای غیر شوهرش خوش بو کند ، هیچ نمازی از او پذیرفته نمی شود تا آن گاه که برای آن بویی که استعمال کرده ، غسل کند ، همچنان که برای جنابتش غسل می کند .

.


ص: 140

3 / 4 8التَّذَوُّقُرسول اللّه صلی الله علیه و آله :أیُّمَا امرَأَهٍ سَأَلَت زَوجَها طَلاقا فی غَیرِ ما بَأسٍ ، فَحَرامٌ عَلَیها رائِحَهُ الجَنَّهِ . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :لا تُطَلِّقُوا النِّساءَ إلّا مِن ریبَهٍ ؛ فَإِنَ اللّهَ لا یُحِبُّ الذَّوّاقینَ ولَا الذَّواقاتِ . (2)

الإمام الصادق علیه السلام :تَزَوَّجوا ولا تُطَلِّقوا ؛ فَإِنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ الذَّوّاقینَ وَالذَّوّاقاتِ . (3)

3 / 5الخِیانَهُعنه صلی الله علیه و آله فی وَصِیَّتِهِ لِعَلِیٍّ علیه السلام :یا عَلِیُّ ، أربَعَهٌ مِن قَواصِمِ الظَّهرِ : . . . وزَوجَهٌ یَحفَظُها زَوجُها وهِیَ تَخونُهُ . (4)

.

1- .سنن أبی داود : ج 2 ص 268 ح 2226 ، سنن الترمذی : ج 3 ص 493 ح 1187 ، سنن ابن ماجه : ج 1 ص 662 ح 2055 ، مسند ابن حنبل : ج 8 ص 323 ح 22442 ، سنن الدارمی : ج 2 ص 604 ح 2187 کلّها عن ثوبان ، کنز العمّال : ج 16 ص 382 ح 45007 ؛ مجمع البیان : ج 10 ص 457 ، روضه الواعظین : ص 411 ، عوالی اللآلی : ج2 ص139 ح388 .
2- .المعجم الأوسط : ج 8 ص 24 ح 8748 ، مسند الشامییّن : ج 3 ص 268 ح 2230 کلاهما عن أبی موسی الاشعری ، کنز العمّال : ج 9 ص 661 ح 27873 ؛ مجمع البیان : ج 10 ص 457 ، عوالی اللآلی : ج 2 ص 139 ح 389 کلاهما عن أبی موسی الأشعری .
3- .مکارم الأخلاق : ج 1 ص 432 ح 1473 ؛ کنز العمّال : ج 9 ص 661 ح 27873 نقلاً عن المعجم الکبیر عن أبی موسی .
4- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 4 ص 365 ح 5762 ، الخصال : ص 206 ح 24 کلاهما عن أنس بن محمّد عن أبیه عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 329 ح 2656 عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله ، روضه الواعظین : ص424 ، بحار الأنوار: ج72 ص39 ح35.

ص: 141



3 / 4 - 8 بُلهَوسی

3 / 5 خیانت کردن

3 / 4 8بُلهَوسیپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر زنی که بی جهت ، از شوهر خود طلاق بخواهد ، بوی بهشت بر او حرام است .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :زنان را طلاق ندهید ، مگر از روی دلیل ؛ زیرا خداوند ، مردان و زنان بُلهوس را دوست نمی دارد .

امام صادق علیه السلام :ازدواج کنید و طلاق ندهید ؛ زیرا خداوند ، مردان و زنان بُلهوس (تنوّع طلب در ازدواج) را دوست نمی دارد .

3 / 5خیانت کردنپیامبر خدا صلی الله علیه و آله در سفارش به علی علیه السلام :ای علی ! چهار چیز ، کمرشکن اند : ... و [از آن جمله است] زنی که شوهرش به او وفادار است ؛ ولی او به شوهرش خیانت می نماید .

.


ص: 142

عنه صلی الله علیه و آله :ثَلاثٌ هُنَّ العَواقِرُ : ... وامرَأَهٌ إن حَضَرَتکَ آذَتکَ وإن غِبتَ عَنها خانَتکَ. (1)

عنه صلی الله علیه و آله :ثَلاثَهٌ هُنَّ اُمُّ الفَواقِرِ (2) : . . . وزَوجَهٌ إن شَهِدتَ لَم تَقَرَّ عَینُکَ بِها ، وإن غِبتَ لَم تَطمَئِنَّ إلَیها . (3)

عنه صلی الله علیه و آله :ثَلاثٌ مِنَ السَّعادَهِ وثَلاثٌ مِنَ الشَّقاوَهِ . . . ومِنَ الشَّقاوَهِ : المَرأَهُ تَراها فَتَسوؤُکَ وتَحمِلُ لِسانَها عَلَیکَ،وإن غِبتَ عَنها لَم تَأمَنها عَلی نَفسِها ومالِکَ. (4)

الإمام زین العابدین علیه السلام :مِن شَقاءِ المَرءِ أن تَکونَ عِندَهُ امرَأَهٌ مُعجَبٌ بِها ، وهِیَ تَخونُهُ . (5)

.

1- .المعجم الکبیر : ج 18 ص 319 ح 824 ، تاریخ أصبهان : ج 1 ص 253 الرقم 411 و ج 2 ص 92 الرقم 1186 ، تاریخ دمشق : ج 48 ص 291 ح 10429 کلّها عن فضاله بن عبید وفی الثلاثه الأخیره «الفواقر» بدل «العواقر» ، کنز العمّال : ج16 ص27 ح43785 .
2- .الفَواقِرُ : أی الدواهی ، واحدتها فاقِرَه کأنّها تَحطِمُ فَقار الظّهر (النهایه : ج 3 ص 463 «فقر») .
3- .قرب الإسناد : ص 81 ح 266 عن مسعده بن زیاد عن الإمام الصادق عن أبیه علیهماالسلام ، بحار الأنوار : ج 74 ص 151 ح 10 وراجع : المعجم الکبیر : ج 18 ص 319 ح 824 .
4- .المستدرک علی الصحیحین : ج 2 ص 176 ح 2684 عن محمّد بن سعد عن أبیه ، کنز العمّال : ج 11 ص 93 ح 30755 .
5- .الکافی : ج 5 ص 258 ح 3 ، مشکاه الأنوار : ص 458 ح 1533 بزیاده «فی نفسها» فی آخره ، وسائل الشیعه : ج 12 ص 180 ح 2 .

ص: 143

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :سه چیز است که آدمی را از پای در می آورد : ... و زنی که اگر نزد توست ، آزارت می دهد ، و چون از او غایب می شوی ، به تو خیانت می ورزد .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :سه چیز ، کمرشکن است : ... و زنی که اگر نزد اویی ، شادمانت نمی کند و چون غایب شوی ، خاطرت از او آسوده نیست .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :سه چیز ، از نیک بختی است و سه چیز ، از شوربختی ... و از شوربختی است : زنی که دیدنش تو را ناخوش می آید و با زبانش بر تو حمله می آورد و اگر از او غایب شوی ، از او بر خودش و بر اموالت ، آسوده خاطر نیستی .

امام زین العابدین علیه السلام :از شوربختی مرد ، آن است که او زنش را دوست داشته باشد ؛ امّا زنش به او خیانت کند .

.


ص: 144

. .


ص: 145



تحلیلی در باره آسیب های خانواده

اشاره

تحلیلی در باره آسیب های خانواده (1)خانواده ، مانند همه نهادهای پر ارزش ، در معرض انواع آسیب ها و آفت هایی است که سلامت ، استواری و پویاییِ آن را تهدید می کند. پیشوایان بزرگ اسلام، در کنار تبیین عوامل تحکیم خانواده ، ره نمودهای بسیار مهم و ارزنده ای را در جهت پیشگیری از این آفات ، ارائه کرده اند . نکته جالب توجّه، این که بسیاری از این ره نمودها، همخوان با پژوهش های میدانیِ مرتبط با عوامل فروپاشی خانواده است . این پژوهش ها که گستره وسیعی از کارهای میدانی و تحقیقات آماری و جامعه شناختی را در بر می گیرند ، در واقع ، زنگ خطر پرآوایی را برای مسئولان فرهنگی جامعه ها به صدا در می آورند ؛ خطری که حتّی بسیاری از خانواده های اصیل و مذهبی را نیز به طور جدّی تهدید می کند . از این رو، آشنایی با ره نمودهای اسلام در این زمینه ، بویژه برای خانواده های متدیّن ، مذهبی ، می تواند بسیار کارساز باشد . این ره نمودها که در فصل سوم آمده اند به سه دسته تقسیم می شوند : الف . آسیب های کلّی خانواده ، ب . آسیب هایی مرتبط با مرد ، ج . آسیب های مرتبط با زن .

.

1- .در تهیّه بخشی از این تحلیل، از همکاری فاضل ارجمند ، آقای عبد الهادی مسعودی ، بهره بردم که از ایشان صمیمانه سپاس گزارم .

ص: 146



الف - آسیب های کلّی

1 . تحمیل پیوند زناشویی

الف آسیب های کلّیاین گونه آسیب ها، آفاتی هستند که معمولاً از ناحیه زن و یا شوهر نیستند؛ بلکه پدر یا مادر و یا اشخاص دیگر، آنها را ایجاد می کنند. البتّه در برخی از موارد، ممکن است مرد یا زن نیز در شکل گیری آنها سهیم باشند . این آسیب ها عبارت اند از :

1 . تحمیل پیوند زناشویی (1)نخستین شرط تشکیل خانواده پایدار ، آزادی دختر و پسر در انتخاب همسر و تحمیل نکردن پیوند زناشویی بر آنهاست . سخنی از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در باره مَنشأ روانیِ الفت و اختلاف همسران، نقل شده که می فرماید: الأَرواحُ جُنودٌ مُجَنَّدَهٌ ، فَما تَعارَفَ مِنهَا ائتَلَفَ ، وَ ما تَناکَرَ مِنهَا اختَلَفَ . (2) روح ها [همچون] سپاهیانی هستند فراهم آمده ، که هر کدام از آنها با هم، آشنایی [و سازگاری] داشته باشند، با هم الفت می گیرند و هر کدام از آنها که با هم ناآشنا باشند، با هم اختلاف پیدا می کنند . بدین سان ، طبیعی است که ازدواج های تحمیلی، پایدار نمی مانند. کلینی رحمه الله، گزارش کرده که شخصی به نام ابن ابی یعفور از امام صادق علیه السلام می پرسد: من مایلم با زنی ازدواج کنم؛ ولی پدر و مادرم می خواهند که با زن دیگری ازدواج نمایم. چه کنم؟ امام علیه السلام پاسخ می دهد : تَزَوَّجِ الَّتی هَوَیتَ ، وَ دَعِ الَّتی یَهوی أبَواکَ . (3) با کسی ازدواج کن که خودت می خواهی ، و آن شخصی را که پدر و مادرت می خواهند ، رها کن !

.

1- .ر . ک : ص 107 (خانواده / فصل سوم / اجبار کردن و نظرخواهی نکردن) .
2- .ر . ک : دوستی در قرآن و حدیث : ص 88 ح 160 .
3- .ر . ک : ص 106 ح 603 .

ص: 147



2 . مهریه سنگین

اشاره

در حدیثی دیگر ، از جابر بن عبد اللّه انصاری روایت شده که مردی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت : دختر یتیمی پیش ماست که دو مرد از او خواستگاری کرده اند : یکی توانگر و دیگری تنگ دست . او مرد فقیر را می خواهد و ما به توانگر ، تمایل داریم! پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : لَم یُرَ لِلمُتَحابَّینِ مِثلُ النِّکاحِ . (1) برای دو دل داده ، چیزی (تسکینی) همانند ازدواج ، دیده نشده است . پیامبر صلی الله علیه و آله به روشنی اعلام می کند که دو طرف ازدواج ، در انتخاب همسر، آزادند و ثروت نمی تواند جای گزین محبّت دو نفری که به هم علاقه مند هستند، گردد . جامعه شناسان نیز از دیرباز ، ازدواج های تحمیلی را زمینه ساز اختلافات خانوادگی و فروپاشی خانواده می دانند و برخی، این گونه ازدواج ها را به فروش دختران ، تشبیه کرده اند . البتّه باید توجّه داشت که راه نمایی پدر و مادر برای انتخاب همسر مناسب، فوق العاده ضروری است و جوانان باید بدانند که در تشکیل خانواده ، از مشورت با والدین خود ، بی نیاز نیستند ، هر چند در نهایت، خود آنها هستند که باید همسر آینده شان را انتخاب کنند ، نه پدر و مادر !

2 . مَهریه سنگینحکمت وجود مهریه (کابین) ، تعدیل روابط زن و مرد و نیز پیوند دادن آنها به یکدیگر است . مهریه، از آن جا پدید آمد که در متن خلقت ، نقش هر یک از زن و مرد، مغایر نقش دیگری است . مرد، در مقابل غریزه، از زن ، ناتوان تر است . این ویژگی، همواره به زن ، فرصت داده است که به دنبال مرد نرود و زود تسلیم او

.

1- .ر . ک : ص 106 ح 602 .

ص: 148



نکته مهم

نشود. بر عکس، مرد را وادار کرده است که به زن، اظهار نیاز کند و برای جلب رضای او اقدام نماید. یکی از آن اقدامات، این بوده که مرد برای جلب رضای همسر ، و به احترام موافقت او، هدیه ای نثار او می کرده است . مهریه ، با حیا و عفاف زن ، هم ریشه است. زن به الهام فطری در یافته است که عزّت و احترام او ، به این است که خود را رایگان در اختیار مرد قرار ندهد . قرآن کریم، با لطافت و ظرافت بی نظیر می فرماید: «وَءَاتُواْ النِّسَآءَ صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَهً . (1) کابین زنان را به عنوان هدیه [و از روی طیب خاطر] به آنها بدهید» . در این آیه کوتاه، به سه نکته اساسی اشاره شده است : یک. از مهریه، با نام «صدُقه» یاد شده ، از مادّه «صِدق» ، بدان جهت که نشانه صداقت و راستین بودن علاقه مرد است . دو. الحاق ضمیر «هُنَّ» به «صدُقات»، اشاره به آن است که مهریه، به خودِ زن تعلّق دارد ، نه پدر و مادر وی، و به اصطلاح، «شیربها» نیست . سه. کلمه «نِحله»، به روشنی دلالت دارد که مهریه ، در واقع ، چیزی جز هدیه و پیشکش مرد به زن نیست .

نکته مهمامّا نکته مهمّی که در آسیب شناسی خانواده باید به آن توجّه داشت، این است که میزان مهریه ، نباید با حکمت آن در تضاد باشد ؛ چون در این صورت ، آفت تحکیم نهاد خانواده می گردد . (2) مهریه ، باید حقیقتا مفهوم هدیه را به ذهن تداعی کند، نه داد و ستد و

.

1- .نساء : آیه 4 .
2- .گفتنی است توضیحاتی که در باره حکمت مهریه ارائه شد، اقتباس از کتاب نظام حقوق زن در اسلام، نوشته استاد شهید مرتضی مطهری است.

ص: 149



3 . ازدواج با انگیزه های غیر ارزشی

گروگانگیری را. از این رو، سنگینیِ مهریه، نشانه شوربختی زن ، (1) و سبکی آن، نشانه برکت زن (2) شناخته شده است، مانند این حدیث از پیامبر صلی الله علیه و آله که می فرماید : خَیرُ الصَّداقِ أیسَرُهُ . (3) بهترین مهریه ، سبک ترینِ آن است . در حدیثی دیگر آمده است : لا تُغالوا بِمُهورِ النِّساءِ ، فَإِنَّما هِیَ سُقیَا اللّهِ سُبحانَهُ . (4) در مهریه های زنان ، زیاده روی نکنید ؛ چرا که زنان ، در واقع ، باران خداوند سبحان اند . همچنین سنگینیِ مهریه، موجب کینه و دشمنیِ خانوادگی معرّفی شده است : تَیاسَروا فِی الصَّداقِ ، إنَّ الرَّجُلَ یُعطِی المَراَهَ حَتّی یَبقی ذلِکَ فی نَفسِهِ عَلَیها حَسیکَهً . (5) در مهریه ، آسان بگیرید ؛ زیرا مرد ، با این که مهریه[ی سنگینی] را به زن می پردازد ، امّا کینه آن، نسبت به زن ، در دلش می مانَد . در جای دیگری، این تعبیر آمده است: لا تُغالوا بِمُهورِ النِّساءِ ، فَتَکونَ عَداوَهً . (6) در مهریه های زنان ، زیاده روی نکنید ؛ چون مایه دشمنی می شود .

3 . ازدواج با انگیزه های غیر ارزشیپیش از این ، اشاره شد که نخستین ادب از آداب تشکیل خانواده ، درستیِ انگیزه

.

1- .ر . ک : همین دانش نامه : ج 3 ص 345 (خانواده / فصل یکم / پرهیز از تعیین مَهریه سنگین) .
2- .همان .
3- .ر . ک : همین دانش نامه : ج 3 ص 346 ح 162 .
4- .ر . ک : همین دانش نامه : ج 3 ص 344 ح 156 .
5- .ر . ک : ص 112 ح 612 .
6- .ر . ک : ص 112 ح 613 .

ص: 150

آن است . از این رو ، ازدواج کردن با هدف : تقویت طایفه، خودنمایی ، شهرت طلبی ، و بهره گیری از ثروت یا موقعیت خانوادگی همسر ، ضدّ ارزش و نکوهیده شمرده شده است . (1) موضوع قابل توجّه، این است که رعایت نکردن این ادب ، آفت نهاد خانواده و زمینه ساز فروپاشی آن است . از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله روایت شده که می فرماید: لا تُزَوِّجُوا النِّساءَ عَلی قَراباتِهِنَّ ، فَإنَّهُ یَکونُ مِن ذلِکَ القَطیعَهُ . (2) زنان را [به خاطر تقویت روابط خویشاوندی] با خویشاوندانشان تزویج نکنید ؛ زیرا این کار ، به بریده شدن روابط خویشی می انجامد . و نیز روایت شده است که فرمود: مَن تَزَوَّجَ امرَأَهً لِعِزِّها لَم یَزِدهُ اللّهُ إلّا ذُلّاً ، وَ مَن تَزَوَّجَها لِمالِها لَم یَزِدهُ اللّهُ إلّا فَقرا ، وَ مَن تَزَوَّجَها لِحَسَبِها لَم یَزِدهُ اللّهُ إلّا دَناءَهً ، وَ مَن تَزَوَّجَ امرَأَهً لَم یَتَزَوَّجها إلّا لِیَغُضَّ بَصَرَهُ ، أو لِیُحصِنَ فَرجَهُ ، أو یَصِلَ رَحِمَهُ ، بارَکَ اللّهُ لَهُ فیها وَ بارَکَ لَها فیهِ . (3) هر کس با زنی ، به خاطر قدرتش ازدواج کند ، خداوند ، جز بر خواری او نمی افزاید ، و هر کس با زنی ، به خاطر دارایی اش ازدواج کند ، خداوند ، جز بر ناداری او نمی افزاید ، و هر کس با زنی ، به خاطر بزرگ زادگی اش ازدواج کند ، خداوند ، جز بر پستی او نمی افزاید ، و هر کس با زنی ، فقط برای این ازدواج کند که چشمش را [ از حرام و نامحرم ] فرو بپوشانَد ، یا دامنش را پاک نگه دارد ، یا پیوند خویشاوندی اش را برقرار بدارد ، خداوند ، در آن مرد و زن برای یکدیگر برکت می دهد . و در حدیثی از امام صادق علیه السلام آمده است که :

.

1- .ر . ک : همین دانش نامه : ج 3 ص 311 (خانواده / فصل یکم / آداب ازدواج و تشکیل خانواده) .
2- .ر . ک : ص 114 ح 615 .
3- .ر . ک : همین دانش نامه : ج 3 ص 310 ح 91 .

ص: 151



4 . ازدواج، پیش از رشد عقلی

إذا تَزَوَّجَ الرَّجُلُ المَرأَهَ لِجَمالِها أو مالِها وُکِلَ إلی ذلِکَ ، وَ إذا تَزَوَّجَها لِدینِها رَزَقَهُ اللّهُ الجَمالَ وَ المالَ . (1) هر گاه مردی با زنی ، به خاطر زیبایی یا دارایی اش ازدواج کند ، به همان [ زیبایی یا دارایی ] واگذار می شود ، و هر گاه به خاطر دینش با او ازدواج کند ، خداوند ، زیبایی و دارایی نیز روزی اش می کند . انگیزه های غیر ارزشی در ازدواج ، چه از سوی زوجین و چه خانواده هایشان ، آفت اصلی ترین ارکان تحکیم خانواده یعنی محبّت و قداست است. از این رو، خانواده هایی که دچار این آفت اند، بیشتر در معرض فروپاشی قرار می گیرند.

4 . ازدواج، پیش از رشد عقلیهر چند احادیث اسلامی ، به خانواده ها تأکید کرده اند که هنگام بلوغ فرزندان ، زمینه ازدواج آنها را فراهم کنند (2) و به جوانان نیز توصیه کرده اند که برای حفظ پاک دامنی خود ، هر چه زودتر ازدواج نمایند ، (3) امّا پیشوایان ما، ازدواج کودکان را چنان که در برخی از اقوام ، رسم بوده مصلحت نمی دانند . از این رو، طبق نقل کلینی رحمه الله، امام صادق علیه السلام در پاسخ پرسش هشام بن حَکم در باره این موضوع، فرمود : إذا زُوِّجوا وَ هُم صِغارٌ لَم یَکادوا یَتَأَلَّفوا . (4) چنانچه آنها را در خردسالی به ازدواج هم در آورید ، به سختی ممکن است اُنس و اُلفتی میان آنها برقرار شود . این سخن می تواند به این مفهوم باشد که ازدواج ، پیش از رشد عقلی زوجین ،

.

1- .ر . ک : همین دانش نامه : ج 3 ص 312 ح 96 .
2- .ر . ک : همین دانش نامه : ج 3 ص 271 (خانواده / فصل یکم / همسر دادن فرزندان) .
3- .ر . ک : همین دانش نامه : ج 3 ص 289 (خانواده / فصل یکم / جلوگیری از فساد اخلاقی و اجتماعی) .
4- .ر . ک : ص 114 ح 614 .

ص: 152

.